Abstract:
این نوشتار با مفروض دانستن امکان و ضرورت تولید علم دینی،در پی تبیین و ارائهی روش و راهکاری برای کشف و تولید علوم انسانی اسلامی است.در این نوشته با الهام از روش فقیهان در کشف و استنباط فقه اسلامی که به روش اجتهادی موسوم است،به شرح و تبیین فرآیند علوم انسانی اسلامی میپردازیم.به گمان ما روش اجتهادی تنها روش کامیاب و موجه در تولید علوم انسانی اسلامی است.کوشیدیم تا اجتهاد را از ابعاد معناشناختی،وجودشناختی و روششناختی،تحقیق و کاوش کنیم.
Machine summary:
امّا اینکه آیا میتوان از دین گزارههای ناظر به طبیعت و مربوط به علوم تجربی را استخراج کرد و نیز با مفروض داشتن چنین قابلیتی،چگونگی و چیستی گزارههای علوم طبیعی دینی،خود مستلزم بحث مستقل و مبنای دیگری است که این مقاله در پی اثبات یا انکار آن نیست.
(Eliadeṣ1995ṣ282 از این رو به طور خلاصه،دیدگاه دیلتای،مبتنی بر آن است که هرمنوتیک،روش فهم علوم انسانی است و همان گونه که روش تجربی،طریق تعیین بخشی و تبیین علوم طبیعی به شمار میرود،در علوم انسانی نیز از روش هرمنوتیکی برای فهم پدیدههای انسانی،تولید و توجه گزارههای آن بهره گرفته میشود.
(Ibidṣ209-211) البته شاید به دلیل اینکه تعریفی که ریکور از تبیین به دست میدهد(تبیین ساختاری)با تبیینی که دیلتای و پوزیتیویستها مدّ نظر دارند(تبیین علّی)متفاوت است،نتوان صرفا با دیدگاه ریکور،به طور قاطع،به عدم تضاد بین علوم انسانی و علوم طبیعی حکم کرد،امّا تلاش وی در عینیت بخشیدن به علوم انسانی و قول به تعین معنای متن به مثابهی الگویی برای علوم انسانی،در خور تقدیر است و گامی به جلو در راستای رهایی علوم انسانی از ورطهی اتهام ذهنیتگرایی پوزیتیویستها و نیز اتهام نسبیت هرمنوتیستهای فلسفی،به حساب میاید.
البته اگر چه ضرورت دارد که در جای خود به تمام این مباحث به صورت مستقل و مفصل پرداخته شود،امّا این نوشتار ضمن اشاره مختصر به برخی از این عناوین،به طور خاص به تبیین مسئلهی«اجتهاد به مثابهی فرآیند روش کشف و تولید علم و انسانی اسلامی از متون دینی»خواهد پرداخت.