Abstract:
یکی از مباحث مهم درباره پدیده وحی، امکان آن است؛ چراکه امکان ارتباط بشر با خالق هستی، وی را در نیل به حیات معقول و زندگی جاودانه یاری میکند. در طول تاریخ نزول وحی، همواره برخی از متفکران از پذیرش آن سرباز زدهاند. این انکار و نپذیرفتن به علل و شیوههای مختلف ابراز میشده است. برخی از اندیشوران با ادعای ممکن نبودن آن، به این نتیجه رسیدهاند که انسان محدود چگونه میتواند با خالق هستی، که وجودی غیرمحدود و مجرد از ماده است، ارتباط برقرار کند. اساسا این ارتباط غیرممکن است؛ زیرا اگر این امر محال نیست چرا در طول حیات بشر، پیامبران الهی که تلقیکنندگان برجسته وحیاند. همواره مورد انکار و ناباوری واقع شدهاند. در این جستار با روش تحلیلی عقلی و نقلی و با رویکرد جمع بین مطالعه دروندینی و بروندینی، با هدف بررسی شبهات پیرامون امکان و ماهیت وحی پرداخته و ثابت شده است که پذیرش وحی به صورت امری خارقالعاده و ملازم با محال ذاتی نیست.
Machine summary:
"برای روشن شدن مطلب مقدمهای لازم است و آن، توجه به این نکته است که دریافتکننده وحی انسان است و مدعیان ممکن نبودن وحی نیز بر مبنای انسانشناسی خاص خود جایگاه انسان را شایسته آن نمیدانند که بتواند با خالق هستی ارتباط برقرار و وحی را دریافت کند، ولی با بررسی قوا و نیروهای روحانی انسان روشن میشود که این ارتباط ممکن است، لذا ضرورت دارد به دیدگاههای برخی از اندیشورانی که درباره ابعاد وجودی انسان به بحث و بررسی پرداخته و وجهه فوق مادی انسان را تبیین کردهاند، توجه شود.
21 بر این مبنا روشن میشود که از دیدگاه اشاعره و اشعری، وحی و کلام الهی از جنس اصوات و حروف نیست؛ بلکه معنایی است که در ذات خداوند تعالی است و کلام لفظی که از حروف و اصوات ترکیب یافته، بیانگر و دلالتکننده آن کلام نفسی است و هرکس که صیغه امر، نهی، ندا، اخبار، و استفهام و غیر آنها ایراد میکند، در نفس و درون خویش معانی را مییابد که با الفاظی که کلام حسی نامیده میشود، از آنها تعبیر میکند.
وی میگوید: از آنجا که خداوند تعالی بر هر کاری تواناست، بیتردید میتواند وحی کند و سخن بگوید؛ منتها در این نوع وحی که وحی زبانی است، هرچند خداوند تعالی منزه است از داشتن دهان، زبان و لب که لازمه سخن گفتن انسانهاست، حضرت حق تعالی در اجسام و اشیای خاصی حروف و صداهایی را خلق و ایجاد میکند که بر معنای مراد او دلالت دارند، یعنی خداوند متعال صداها و حروف معنادار را به صورتهای گوناگون خبر، امر، نهی و استفهام در لوح محفوظ یا قلب جبرئیل یا بر قلب پیامبر یا هوا یا در چیزهایی مانند درخت حضرت موسی ایجاد میکند و از این طریق وحی و پیام خود را میرساند."