Abstract:
با مطالعه در تمام آثار ملاصدرا چهارده برهان برای اثبات اصالت وجود به دست می¬آید که این نوشتار آنها را مورد بررسی قرار داده و بدین نتیجه رسیده است که صدرالمتألهین برای اثبات اصالت وجود بهمثابۀ محور هستی-شناسی حکمت متعالیه دو رهیافت کلی را بهکار گرفته است:
1. اثبات اصالت وجود از راه سلب ویژگیهای امر اصیل از ماهیت؛
2. ابطال اصالت ماهیت از طریق لوازم محال.
و در پایان، معلوم می¬شود که رهیافت نخست و برهانهایی که بر آن مبتنی است وافی به مقصود و قوی¬تر از رهیافت دیگر و استدلالهای ناشی از آن است.
This article considers all the M?ll? ?adr?’s proofs of primacy of existence (a??lat al-wuj?d) found in all his works‚ and concludes that ?adr? has two approaches in his arguments: (1) to prove the primacy of existence through negation of original attributes from quiddity (mahiyyah)، (2) to refute the primacy of quiddity through indirect proof. At the end‚ we conclude that the first approach and the arguments based upon it are stronger than the other.
Machine summary:
"٣ـ٢ـ٢ـ برهان دوم دومین برهان را صدرالمتألهین در کتـاب المـشاعر (١٢) و نیـز رسـالۀ اصـالة جعـل الوجود (در: مجموعۀ رسائل فلسفی صدرالمتألهین ، ١٩٠ـ١٩١) ذکر کرده اسـت و مـی - توان آن را به صورت زیر تقریر کرد: مقدمۀ اول : اگر وجود اعتباری و ماهیت اصیل باشد، وجود خـارجی و وجـود ذهنـی تفاوتی نخواهند داشت ؛ زیرا ماهیت با تمام ذات و ذاتیات خود در ذهن و خـارج موجـود می شود، و اصالت ماهیت نیز اقتضا می کند که ماهیت در هر موطنی اصیل و منشأ آثـار مطلوب باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ٣ـ٢ـ٨ـ برهان هشتم هشتمین برهان را ملاصدرا در کتاب الحکمة المتعالیة (٤٣/١) ذکر کرده و به شرح زیـر قابل تقریر است : مقدمۀ اول : اگر وجود اصیل نباشد، به لوازم هویت های مختلف ، خواه اخـتلاف آن هـا در ذات باشد، خواه در مراتب ، متصف نخواهد شد؛ زیرا لـوازم هویـات موجـود در خـارج اموری واقعی اند، و امر اعتباری به ویژگی های واقعی متصف نمی شود.
چه ، خـود واقعیـت که عین خارجیت است ، هرگز به ذهن منتقل نمی شود، وگرنه مستلزم انقـلاب عـین بـه ذهن خواهد بود که محال است ، ولی ویژگی های واقعیت از قبیل منـشأیت بـرای ترتـب آثار اشیا، مبدأ وحدت بودن ، و اثر علت و مجعول بالذات بودن اموری انـد کـه از راه علـم حصولی قابل دستیابی اند و عقل سلیم آن ها را به عنـوان لـوازم و آثـار واقعیـت خـارجی می پذیرد و، از این رو، راه اثبات اصالت وجود و اعتباریـت ماهیـت را همـوار مـی سـازد."