Abstract:
نویسنده در مقالهی حاضر بر آن است تا نسبت معنویت و هنر را از دیدگاه سنتگرایان، به ویژه سید حسین نصر، یکی از شارحان مهم سنتگرایی معاصر، تبیین نماید. نظریات سنتگرایان را نمیتوان بدون فهم مبانی و مفاهیم کلیدی آنها بررسی کرد؛ چرا که سنتگرایان چیزی را خارج از چارچوب سنت نمیدانند و همهی تأملات خود را در این راستا تبیین میکنند. به همین دلیل، در این مقاله نخست به مفاهیم اساسی و در عین حال مرتبط با بحث معنویت و هنر پرداخته و پس از آن بحث هنر دینی و سنتی و ارتباط هنر با معنویت را مورد بحث قرار خواهیم داد.
Machine summary:
2 سیّد حسین نصر از کسانی است که منشأ تراژدی فلسفهی غربی مُدرن را در خلط میان عقل شهودی و عقل استدلالی میداند 3 که «نه فقط سبب شد که معرفت قدسی غیر قابل دسترس و حتّی برای برخی بیمعنا شود، بلکه الهیات عقلی را نیز به ویرانی کشاند.
امّا این عقل شهودی مورد تأکید دیدگاه سنّتی چه تفاوتی با شهودی دارد که در فلسفهی جدید غرب از منابع شناخت به حساب میآید؟ به علاوه، باید بپذیریم که با ابتنای معارف یک پارادایم بر عقل شهودی، امکان استدلال عقلی از او گرفته میشود و نقدهای ما نیز به جهت آنکه برخاسته از عقل منطقیاند، مطرود و مطعون خواهند بود و لذا ما با الگویی روبهرو خواهیم بود که کاملاً نخبهگراست.
از نظرگاه دکتر نصر، هر دین از آن روی که دین است، در نهایت دو عنصر بنیادی و اساسی دارد: آموزهای که میان مطلق و نسبی تمیز میدهد و روشی که برای متصل شدن به مطلق و زیستن بر طبق ارادهی عالم بالا و متناسب با مقصد و مقصود وجود بشری است.
1 از دیدگاه نصر، اسلام سنّتی، تا آنجا که به حوزهی هنر مربوط میشود بر اسلامی بودن هنر، رابطهی آن با جنبهی درونی وحی اسلامی و تبلور ذخایر معنوی دین به صورت آشکار و قابل دسترس در آن تأکید دارد.