Abstract:
حرکت روزافزون اقتصاد کشور به سمت خصوصی سازی، مستلزم ملاحظه ضابطه ها و معیارهای خاصی است که افزون بر تامین مزیت های خصوصی سازی، با حفظ ماهیت نظارتی دولت اسلامی، مانع از بروز مشکل های ناشی از خصوصی سازی نامناسب شود. اقطاع در جایگاه یکی از فرآیندهای واگذاری امتیاز بهره برداری از اراضی تحت ملکیت امام (اعم از موات و غیرموات) با داشتن مشخصه ای نظارتی می تواند مورد استفاده دولت اسلامی قرار گیرد. مقاله پیش رو با کمک از روایت های مربوطه و به روش اجتهادی به امکان استفاده از ابزار اقطاع و به تبع احیا، مشخصه ها و کارکردهای آن در فرآیند خصوصی سازی پرداخته، وجود وجه نظارتی در اقطاع را به اثبات رسانده و نشان می دهد که می توان از اقطاع اراضی موات، الغای خصوصیت کرده و آن را به اراضی غیرموات نیازمند مراقبت و بهره برداری تعمیم داد.
The ever-increasing movement of the country’s economy towards privatization، demands the consideration of specific standards and criteria which، besides guaranteeing the advantages of privatization، prevents the problems originating from improper privatization while protecting the essence of Islamic government’s supervision. ‘Authorization’ (iqta’)، as one of the procedures of handing over the utilization rights of lands، under the ownership of Imam (including both barren and non-barren) while having the property of supervision، can be used by the Islamic government. With the help of related Traditions (ahadith) and with a juristic method، this article has discussed; the possibility of using the instruments of ‘authorization’ (iqta’) and، consequently، development (ehya’)، its specifications and its role in privatization process. It has proved the existence of an aspect of supervision in ‘authorization’ and has explained that، the particularity of ‘iqta’ of barren lands، can be negated and it can be generalized to include non-barren lands، which need supervision and development.
Machine summary:
چنانکه مورد اقطاع فقط زمين باشد آيا اين زمين حتماً بايد موات باشد يا اينکه مي تواند شامل مواردي غير از زمين موات مانند زمين هاي آباد طبيعي يا زمين هاي آباد بشري کـه از انفال شمرده مي شوند اما نياز به مراقبت دارند مانند: جنگل ها و مراتع و اراضي آبـادي کـه در جنگ بدون اذن امام به غنيمت گرفته شده يا غيرزمين مانند صنايع و کارخانه هاي دولتي که بهره وري و کارايي کم تري دارند نيز بشود؟ در بخش نخست در بيان مروري بر ادبيات ، بـه معرفـي اقطـاع و اقـسام آن و بـه ذکـر ٧ نمونه هايي از اقطاع هاي تأييدشده پيامبر اکرم ص خـواهيم پرداخـت .
هر چند اقطاع و تحجير هر دو موضوع هايي ناظر به زمين هستند اما در اقدام به احيـا از راه تحجير، اين تحجير فقط شامل اراضي موات ، معادن پنهان ، احداث نهر و حفر چـاه آب کشاورزي يا شرب مي شود، در اقطاع مي توان با استناد به روايـت حفـص بـن بختـري تمـام اراضي مايملک امام اعم از موات و غيرموات را مورد اقطاع دانست که امام بـا اذن خـاص خود، اذن تصرف در مايملک دولت اسلامي يا تصرف در اراضي تحت نظارت خود يعنـي اراضي مفتوح العنوه را مي دهد.
چنانکه در قسمت پيش اثبات کرديم ، فرد احياکننده درباره زمين حق اولويـت دارد و از اين رو طبق روايت هاي ابوخالد کابلي و عمربن يزيد مؤظف به پرداخت خـراج بـه امـام يـا حکومت اسلامي مورد تأييد امام است .