Abstract:
طرح مسئل:مقاله حاضر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1383 با عنوان«مکانیسمهای ارتقای مشارکت زنان در ابعاد اقتصادی و سیاسی»انجام گرفت و در آن متغیر«تحصیلات»،به عنوان عمدهترین عامل زمینهساز مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان،و تأثیر افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در ارتباط با متغیر قوانین موجود تحلیل و تبیین گردید. روش:پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفت.برای جمعآوری اطلاعات،از تکنیک پرسشنامه،که پیشآزمایی شده بود،استفاده شد. یافتهها:تأثیر متغیر تحصیلات بر مشارکت سیاسی زنان،به دلیل ضعفا یا نقص قوانین موجود،همواره قابل تأیید نیست،و میتواند وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد. نتایج:اگر زنان تحصیلکرده،به رغم گرایش به اشتغال و مشارکت اقتصادی،به دلیل آگاهی از نقص قوانین،تمایل کمتری به مشارکت سیاسی دارند.بنابراین، تلاش برای اصلاح قوانین حاکم بر شئونات زنان جامعه پیششرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
Machine summary:
"2-2)جامعه آماری جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان و مردان هفدهساله و بالاتر ساکن شهر تهران تشکیل میدهند،چرا که شرکت در انتخابات سراسری(چه برای انتخاب کردن و چه -------------- (1)انتخاب دو گروه مرد و زن به عنوان مخاطب در این تحقیق بیشتر از این نظر انجام گرفت که مسائل مربوط به زنان،بهویژه مشارکتی آنها فقط در قالب تعاملات اجتماعی موجود در جامعه تحلیلپذیر است.
اما آیا میتوان ارتقای سطح مشارکت اقتصادی را که از طریق متغیر تحصیلات محقق میگردد لزوما به معنای ارتقای مشارکت سیاسی،و یا به مفهومی دقیقتر،به معنای افزایش مشروعیت سیاسی در نظر گرفت؟در این زمینه مقایسه جدول 2 که رابطه متغیر تحصیلات و تمایل به مشارکت در انتخابات را با توجه به متغیر جنسیت محاسبه میکند جالب توجه است: جدول 1:رابطه میزان تحصیلات و اشتغال به تفکیک جنسیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) df-24 V-0/338 کرامر Sig-000 X2-0/563 جدول 2:رابطه میان میزان تحصیلات و تمایل به شرکت در انتخابات به تفکیک جنسیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) df-12 V-0/398 کرامر Sig-000 X2-0/563 جدول 2 نشان میدهد که بر خلاف انتظار،از تمایل به شرکت در انتخابات در بین زنان و مردانی که از تحصیلاتی بالاتر برخوردارند کاسته میشود.
جدول 6:رابطه میان سطح تحصیلات و اعتقاد به حمایتکننده بودن قوانین بر حسب جنسیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) هنگامی که تأثیر متغیر تحصیلات را بر مشارکت سیاسی منوط به حمایتکننده بودن قوانین فرض کنیم،درمییابیم که این تأثیر به نحوی است که با افزایش نسبی سطح سواد،بهویژه در بین مردان،نگرش انتقادآمیز به قوانین نیز بیشتر میشود."