Abstract:
جهانی شدن،در پی فروپاشی کمونیسم،ظهور جنبشهای جدید اجتماعی،بحرانهای اقتصادی و گسترش ارتباطات و اطلاعات نیز از عوامل دیگر غیرایدئولوژیک شدن اندیشههای سیاسی است. ایدئولوژیهای سیاسی در فرایند نوسازی،دنیوی کردن و عقلانی نمودن زندگی انسان به وجود آمدند.این ایدئولوژیها دارای اهداف کلان و وسیع نظیر ترقی،پیشرفت،عقلانیت،خردباوری و.. هستند و برای رسیدن به آنها نیازمند نظامسازی و برنامهای برای ادارهء امور جامعه میباشند.اینگونه است که نظامهای سیاسی ایدئولوژیک به وجود آمدند.از طرفی مفهوم ایدئولوژی در طول عمر خود دچار تحول شده و امروزه به معنای یک سری قواعد آمرانه و متصلب میباشد.همین معنا،شکلدهندهء نظامهای سیاسی ایدئولوژیک و بسته،در طول قرن 20 است.امروزه با توجه به تجربه منفور و ناخوشایندی که به واسطه برخورد ایدئولوژیهای سیاسی به وجود آمده و آثار و تبعات ناگوار آن بر کیفیت زندگی جوامع مختلف،گرایش به سمت این ایدئولوژیها از بین رفته است.همچین چرخشهایی نیز در ایدئولوژیهای متعدل و میانه صورت گرفته و آنها را از حالت انسجام و شکنندگی گذشته بیرون آورده و به یکدیگر نزدیک نموده است.این امر به دلیل ناکافی دانستن این ایدئولوژیها برای حل مسائل و بحرانهایی است که امروزه گریبانگیر جامعه بشری است.بحران محیط زیست،آلودگی هوا،گرم شدن دمای زمین،ایدز و..از جمله این مسائل مبتلا به جهانی هستند که در دستهبندیهای سنتی ایدئولوژیک در قالب راست و چپ نمیگنجند و فراتر از آنها میباشد چرا که متعلق به گروه،ملت و کشور خاصی نیست،بلکه مسائلی هستند جهانی و حل و فصل آنها نیز نیازمند همکاری و همگرایی بیشتر ایدئولوژیها و اندیشههای سیاسی میباشد.در این بین تسریع روند
Machine summary:
ازجمله اين مسائل مبتلا به جهاني هستند که در دسته بنديهاي سنتي ايدئولوژيک در قالب راست و چپ نميگنجند و فراتر از آن ها ميباشد چرا که متعلق به گروه ، ملت و کشور خاصي نيست ، بلکه مسائلي هستند جهاني و حل وفصل آن ها نيز نيازمند همکاري و همگرايي بيشتر ايدئولوژيها و انديشه هاي سياسي ميباشد.
com چکيده : جهاني شدن ، در پي فروپاشي کمونيسم ، ظهور جنبش هاي جديد اجتماعي، بحرانهاي اقتصادي و گسترش ارتباطات و اطلاعات نيز از عوامل ديگر غيرايدئولوژيک شدن انديشه هاي سياسي است .
در اين قرن جهان شاهد وقوع جنگ هاي بزرگ ، فروپاشي امپراتوريهاي باقيمانده از سدة پيش ، گسترش بازار سرمايه داري در سطح جهاني و منطقه اي براي پيشگيري از تکرار جنگ هاي جهاني، وقوع انقلاب هاي بزرگ سياسي و اجتماعي، بحران و دگرگوني نظام سرمايه داري، پيدايش ساختار دولت رفاهي، پيدايش واکنش هاي ضد مدرنيسم ، پيدايش احزاب توده اي و جنبش هاي بسيج محلي در قالب ايدئولوژيهاي سياسي گوناگون ، سياسيتر شدن برخي نظام هاي فکري و مذهبي قديم در واکنش به مسائل عصر نو، گسترش شتابان ابزارهاي ارتباطي پيچيده ، تغيير در شيوة زندگي اجتماعي و سياسي، دگرگوني در نمودهاي جنسي، گسترش جنبش هاي رهايي زنان و ده ها دگرگوني ديگر بوده است (بشيريه ، ١٣٧٦: ١١).
غيرايدئولوژيک شدن انديشه هاي سياسي به منظور بررسي اين موضوع لازم است که به تاريخچه ظهور ايدئولوژيها و اين که اساساً چرا قرن بيستم ، خصلتي ايدئولوژيک پيدا کرد، اشاره اي نمود.