Abstract:
استعاره از مباحثی است که از گذشته دور ذهن متفکران حوزه های مختلف علوم بشری را در سراسر گیتی به خود مشغول داشته است. در حوزه ادب، از آنجایی که استعاره بزرگ ترین کشف هنرمند و عالی ترین امکانات در حیطه هنری و از کارآمدترین ابزار تخیل و به اصطلاح نقاشی در کلام است مورد توجه ویژه ادیبان و ناقدان برجسته بوده و هست. بلاغت دانان اسلامی نیز که بسیاری از بزرگان ایشان ایرانیانی بوده اند که زبان عربی را در آغاز به درس آموخته اند، مانند دیگر پژوهشگران عرصه ادبیات جهانی درباره این صنعت بلاغی ژرف اندیشی ها کرده اند. از جمله ناقدان و بلاغت دانان برجسته اسلامی عبدالقاهر جرجانی (متوفی 471 ق) است که با تلاش روشمند خود موفق شد به افق های بی سابقه ای در مطالعات ادبی و زبانی از جمله استعاره دست یابد که تا آن زمان سابقه نداشت. او معیارهایی را به عنوان مبانی زیبایی شناسی استعاره ارائه کرده است که در این مقاله سعی بر آن است، هر چند مختصر، به تبیین این مبانی پرداخته شود
Machine summary:
"اما دومین دسته از معیارهای ارائه شدۀ جرجانی دربارۀ کارکرد و ارزش هنری استعاره است؛یعنی معیارهایی که در انحصار اوست و از اصلاحات بنیادین او در فهم و نقد متون ادبی است و عبارتند از: 1-استعاره و ساختار سخن(نظریه نظم) 2-استعاره به عنوان واحدی مضاعف(استعاره تعاملی) 3-استعاره،بیانگر ایدهای است که به هیچ طریق دیگری جز استعاره امکان بیان مطلوب آن وجود ندارد.
این تعریف موجب آن شده که برخی متقاعد شوند که جرجانی نیز همچون پیشینیان خود دربارۀ استعاره قائل به انتقال لفظ از معنای حقیقی به معنای مجازی بوده و برای استعاره کارکردی شناختی،آنگونه که نزد بزرگانی چون ریچارد و ماکس بلک میبینیم قائل نبوده است(علی دهمان،2000:248؛و مصطفی ناصف،[بیتا]:140)؛اما به عقیدۀ ما با توجه به عبارات انتقادی عبد القاهر در جایجای دلائل الاعجاز و حتی در قسمت پایانی اسرار البلاغه(جرجانی،2005:300).
پس عاریه را به این خاطر عاریه گفتهاند که سلطه مستعیر بر عاریه تا هنگامی است که سلطه عاریهدهنده بر آن مال باقی بوده و مالکیتش از بین نرفته است،نمیتوان تصور کرد که مستعیر تصرفی در مال داشته باشد که مالک و عاریهدهنده آن تصرف را در آن نداشته باشد و محال است که مستعیر در مالی دست یابد ولی سلطه کسی که مال از او عاریه گرفته شده از بین برود(جرجانی،2005:300)میتوان مدعی شد که استعاره از دیدگاه جرجانی انتقال یک نام برای استفاده به معنای دیگر نیسبت؛چراکه واژه در معنای خودش نیز به کار میرود.
یکی از ایشان به نام عبد القاهر جرجانی متفکر ایرانی الاصل و از برجستگان قرن پنجم هجری،با ژرفاندیشی در آثار پیشینیان خود و تراوشهای ذهن وقادش دیدگاهی را دربارۀ این صنعت بلاغی ارائه کرد که نهتنها در زمان خودش بلکه امروزه نیز جوانبی از آن تازگی داشته و شایسته پژوهش است."