Abstract:
جهانی شدن وجوه مختلفی دارد. یکی از مهمترین وجوه آن که به شدت بر سازوکارهای
نابرابری و فقر تاثیر میگذارد، تحرک و آزادسازی سرمایه است. این تحرک علاوه بر
ایجاد محدودیت برای نیروی کار در جهت کسب حداقلهای معیشتی، با قدرت چانهزنی بالای
خود در زمینه کاهش مالیاتها، به کاهش قدرت دولتها جهت برقراری حمایتهای لازم
اجتماعی از نیروی کار و مردمی، که بهشدت از نابرابریها رنج میبرند، میشود. کاهش
حمایتهای اجتماعی، فقر درآمدی را به فقر قابلیتی تبدیل میکند و پیامد ناگزیر آن
استمرار و تشدید در فقر و نابرابری است. بررسی ارقام مربوط به برخی از سازوکارهای
مرتبط با فقر نیز در ایران موید همین اثرگذاری میباشد. جهانی شدن با رویکرد
لیبرالی در این عرصه اثرات منفی زیادی بر سطح زندگی اکثریت مردم گذاشته است و
بسیاری چاره کار را در تلاش جهت تغییر رویکرد جهانی شدن از رویکرد بازار محور به
رویکرد مردم محور دانستهاند و چاره را در گام نخست در بازیابی قدرت دولتها جهت
برقراری گسترده حمایتهای اجتماعی و اعمال نظارتهای اجتماعی بر سرمایه میدانند.
Machine summary:
"زیرا دراقتصاد نظام سرمایهداری اگر قدرت خرید نباشد افراد به معنای واقعی وجود ندارند (تارو، 1996) و ترازوی ارزش انسانها با سنگ قدرت خرید کار میکند و قدرت خرید افراد نیز به میزان و نوع اشتغال آنها بستگی دارد و اینان (کارگران) تنها زمانی میتوانند زندگی کنند که کاری به دست آورند و فقط هنگامی میتوانند کاری بهدست آورند که کارشان بر سرمایه بیافزاید (مارکس، انگلس، 1878)، که با توجه به مباحث پیش گفته ـ بهخصوص بحث انباشت و سازمان تولید ـ میتوان ابتدا به ساکن تصور کرد که عده زیادی از جمعیت جهان کاری نخواهد یافت و در نتیجه فقر با آنها همراهی مدام خواهد داشت.
این امر مبین این واقعیت است که ظرفیت مالی دولت کاهش مییابد و این امر به کاهش هزینههای دولت در زمینههای بهداشت، آموزش، تورهای امنیت اجتماعی، خدمات توسعه کشاورزی و کاهش فقر که برای مردم فقیر حیاتی است منجر شده است (کمیسیون جهانی بررسی ابعاد جهانی شدن: 54) و در واقع یک جابجایی بار هزینهای از دوش صاحبان سرمایه به نیروی کار صورت میگیرد و چون هزینههای زیرساختی و حمایتهای اجتماعی ـ بهخصوص در زمینه آموزش و بهداشت ـ کاهش مییابد افزایش نابرابریها تشدید میشود و فقر درآمد به صورت فقر قابلیتی امتداد مییابد.
یک نتیجه مهم این فرآیند جابجایی بار هزینههای عمومی از سود شرکتها به دستمزد نیروی کار است، که در کنار ایجاد شکاف فزاینده میان اقتصاد جهانی رسمی و اقتصاد محلی غیررسمی، ایجاد محدودیت بیشتر برای اکثریت مردم است."