Abstract:
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل شبکه های هم ت الیفی و استنادی مستقیم برندگان مدال پرایس در حوزه اطلاع سنجی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و با استفاده از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 3633 برونداد پژوهشی ت الیف شده توسط 27 نفر از برندگان جایزه پرایس است که تا زمان گردآوری داده های پژوهش در انتهای سال 2016 میلادی در پایگاه وب علوم نمایه شده اند. نرم افزار تحلیل شبکه یو.سی.آی.نت نیز جهت ترسیم شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های مربوط به شبکه هم ت الیفی برندگان مدال پرایس حاکی از این است که شوبرت، گلنزل و براون مشارکت پذیرترین و فعال ترین گره های شبکه محسوب شده و از بالاترین شاخص مرکزیت درجه برخوردار بوده اند . از سوی دیگر بیشترین میزان شاخص بینیت متعلق به گارفیلد، گلنزل و لیدسدورف بوده که این افراد نقش مهمی در اتصال گره های مختلف و افزایش انسجام و اتصال شبکه ایفا نموده اند. همچنین یافته های مربوط به شبکه استنادی مستقیم برندگان مدال یرایس نشان داد که لیدسدورف، ثلوال، گلنزل، روسو و شوبرت در شبکه نقش مهم و مرکزی تری داشته اند. این افراد از قدرت اجتماعی زیادی جهت تاثیرگذاری در شبکه برخوردار بوده و حذف هر یک از آن ها باعث کاهش انسجام و چندپارگی شبکه می شود. پژوهش حاضر تصویر روشنی از همکاری های پژوهشی و
تعاملات استنادی میان نخبگان حوزه اطلاع سنجی را در اختیار سایر پژوهشگران این حوزه قرار می دهد.
Machine summary:
"پژوهش حاضر با استفاده از فنون علمسنجی و تحلیل شبکه اجتماعی به بررسی شبکههای همتألیفی 8 و استنادی مستقیم 9 برندگان جایزه پرایس بهعنوان مهمترین جایزه بینالمللی این حوزه و یکی از جوایز برجسته علم اطلاعات میپردازد.
2. پیشینه پژوهش هرچند بهصورت خاص در این موضوع (تحلیل و ترسیم شبکههای همکاری و استنادی برندگان مدال Tibor Braun Scientometrics International Society of Scientometrics and Informetrics (ISSI) Analysis Visualization Collaboration Network Citation Network Co- authorship Network Direct Citation Network Micro-level Metrics Social Network Analysis (SNA) پرایس) پژوهشی در داخل و خارج از کشور یافت نشد، اما پژوهشهای محدودی در خصوص برندگان جایزه پرایس و همچنین تأثیر دریافت جوایز علمی بر الگوی همکاری برندگان انجامشده که مهمترین و مرتبطترین آنها مورد اشاره قرار میگیرد.
از دلایل وجود فراوانی همتألیفی در میان افراد نامبرده میتوان به موارد زیر اشاره نمود: حضور در مؤسسات و گروههای پژوهشی مشترک که زمینه اشتراک دانش و تعاملات قویتر آنها را فراهم نموده است (عضویت گلنزل، پرسون و شوبرت در گروه علمسنجی آکادمی علوم مجارستان 1 یا عضویت ایرواین و مارتین در واحد تحقیقاتی سیاست علم دانشگاه ساسکس 2 )؛ نزدیکی فیزیکی 3 یا جغرافیایی (ملیت یا مؤسسه مشابه)؛ و دلایل اجتماعی و همکاریهای موفق گذشته (برای مثال رونالد روسو رساله دکتری خود را تحت هدایت لئو ایگه انجام داده و ممکن است این مسئله زمینهساز افزایش تعداد همکاری آنها شده باشد)."