Abstract:
در نمایشنامه سیاها، ژان ژنه سعی دارد نشان دهد چگونه سوژه ها در چالش گفتمانی با هم ردیفان خود امکان عبور از وضعیت سوژه بودن به ناسوژه شدن را می یابند. سوژه در دنیای معاصر دستخوش انواع آسیب ها است. او سوژه را با تمام هیجان ها، نفرت ها، حسادت ها و لغزش هایش در وضعیتی متزلزل نشان می دهد که هویت سوژه بودنش را دچار خطر می کند. به همین منظور ژنه با ارائه وجوه چندگانه سوژه ها (سیاه پوستان با واکس، شخصیت های تصمیم گیرنده پشت پرده، سیاه پوستانی که با ماسک به هیات سفیدها درآمده اند و سیاه پوستانی که به آنها بی رنگی تجویز شده است) ما را با وجوه متناوب گفتمانی هزارتو روبرو می سازد که تضاد سیاه و سفید، دستگاه قدرت و سیاست زمانه را به ریشخند می گیرد. هدف از ارائه این مقاله بررسی نمایشنامه سیاها اثر ژان ژنه از طریق رویکردی گفتمانی و نشانه- معناشناختی جهت تبیین شرایط عبور سوژه به ابرسوژه یا به ناسوژه می باشد. بر این اساس مشخص می گردد که روابط قدرت در نمایشنامه سیاها تابع عوامل گوناگونی مانند ساختارهای اجتماعی، نمادهای سیاسی، کارکردهای ایدئولوژیک و حضور پدیدارشناختی می باشد.
Machine summary:
"به همین منظور ژنه با ارائهی وجوه چندگانهی سوژهها(سیاهپوستان با واکس،شخصیتهای تصمیم گیرنده پشت پرده،سیاهپوستانی که باماسک به هیئت سفیدها درآمدهاند و سیاهپوستانی که به آنها بیرنگی تجویز شده است)ما را با وجود متناوب گفتمانی هزار تو روبرو میسازد که تضاد سیاه و سفید،دستگاهقدرت و سیاست زمانه را به ریشخند میگیرد.
برای بررسی این تحول سیالیت حضور پدیداری و فضای چندبعدی تنشی خلق شده درنمایشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است.
حضور سوژه11و شبه سوژه12در سیاست و ایدئولوژی گفتمان قدرت در مورد نمایشنامهی سیاها برخی از منتقدان معتقدند که این نمایشنامه یک نمایشنامهسیاسی است به طوری که کاملا در تعریف یک درام با ایدئولوژی خاص جای میگیرد.
این بدان معنی است که یک نمایشنامهی سیاسی تنها به چالش کشیدن ایدئولوژی حاکم(6) esruocsid evitcaretnI (7)مخاطب یا دریافتکننده گفتمان eetaicnunE (8)فرد کاملکننده گفتمان که به این شخص«هم گفتهپرداز»نیز گفته میشود rotaicnune-oC (9) sisylanA seruocsiD lacitirC (10) latsirC divaD (11) tcejbuS (12) tcejbus-isauQ (13) ssenredloH &%00402AZNG004G% نیست،بلکه همزمان هم مکانیزم ساختار خود را هویدا میکند،به کلام برشت14«برهنهسازیسیستم15، (143 telliW) .
با توجه به گفته بوبو دادگاه اصلی-دادگاههای فضای فرای متن-یا نهاد قدرت،سوژه اصلی است که گفتمان قدرت را شکل میدهدزیرا در انتهای نمایش آنها با تسلط،حکم خود را به اجرا درمیآورند و از آغاز تا پایاننمایش«من»گفتمانی حضور دارد.
»(ژنه 7) آرشیبالد بر گفتمان خود تسلط کامل دارد و براساس حضور پررنگ«من»گفتمانی در مرکز گفتمان قدرت سیاهپوستان قرار میگیرد.
(شکنر 33) «آرشیبالد:شما باید از من فرمان برید و متنی که تنظیمکردهایم»(ژنه 25) همه چیز برای بازنمود خشونت نمادین،در یک طرح انضباطی خاصطوری طراحی شده است که ایدئولوژی نهایی و سیاست قدرت پشت پرده تجسم شود."