Abstract:
مدرسه چهارباغ اصفهان یکی از بناهای باشکوه اواخر عهد صفوی (1118- 1126 ﻫ.ق) است که در زمان شاه سلطان حسین صفوی (1105-1135 ﻫ.ق) در ضلع شرقی خیابان چهارباغ اصفهان احداث گردیده است. این مدرسه به همراه کاروانسـرا و بازارچهای که پیرامون آن قرار داشته، مجموعه عظیمی را تشکیل میداد که عـلاوه بر فواید کاربردی و تعلیم و تربیت طلاب و مدرسان علوم دینی، از لحاظ هنری نیز بسیار ارزشمند بوده است. وجود عقاید و باورهای دینی و مذهبی شیعی و همچنین تفکرات عرفانی و صوفیانه موجود، بر هنر این دوران تاثیر بسزایی داشته که یکی از بهترین نمودهای آن را در کتیبههای کاشیکاری مدرسة چهـارباغ میتوان مشاهده نمود. از این رو اساس این پژوهش که با رویکرد تاریخی- تطبیقی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانهای به بررسی کتیبههای کاشیکاری این بنا و باورهای عصر صفوی میپردازد، بر این فرضیه استوار است که میان مضامین کتیبههای کاشیکاری مدرسه چهارباغ اصفهان و اعتقادات و باورهای عصر صفویه ارتباط مستقیمی وجود دارد و با توجه به نوع خطوط و محل کاربردشان تفاوتهایی با یکدیگر دارند. این کتیبه ها شامل باورهای ملی ایرانی و مذهب تشیع بوده که بر روی همه اقشار جامعه اعم از علماء، سیاسیون، متصوفه، عرفا و حتی عامه مردم تاثیر داشته است.
Requesting equality as a justice value was the first constitutional revolution request. This ideology should be identified based on different perspectives. The attempt is made here to analyze the relation between the intellectual and social backgrounds of the two Democratic and Etedalioun parties with regards to justice category in the early years of constitutional revolution. It is necessary to identify the different approaches of the two parties in political، social، and economical aspects in the justice concept، in addition to conducting studies on their manifestos and the reasons thereof. The different understanding of justice categories in both the parties has put demanding justice on the path of some fundamental changes in the main structure of the society in view of democracy and request reforms on the structure by the Etedaleion.
Machine summary:
مراد از بررسی عدالتخواهی در این مقاله تحلیل مبانی نظری و چیستی این مفهوم نیست مرامنامههای دو حزب دموکرات و اعتدالیون نیز وارد این فضای فکری نشده اند بلکه تلاشها و اقداماتی را شامل میشود که به منظور تحقق جامعهای متوازن و سامانمند متناسب با آرمانهای احزاب مذکور در مرام نامههای آنها بیان شده است.
از نظر مرام نامه اعتدالیون برای سعادت حوزه اجتماعی بشری در همه چیز و همه جا باید حقایق عدالت منتشر و تا حدی که ممکن است اصول مساوات و حقوق تساوی جاری و اختلافات فوق العاده حیثیات اجتماعی تنظیم و تعدیل و به وضع معاش تمام افراد و هیأتها (گروهها و طبقات) به نسبت اختلاف مراتب و قوا و مواقع آنها کمک و امداد شود.
جالب اینجاست که تأکید اعتدالیون بر عدالتخواهی و بویژ مفاهیم مساوات و تساوی (البته با برداشتی متفاوت از حزب دموکرات که در ادامه اشاره خواهد شد) حداقل در شرح مرام نامه حزب زیاد است، اما بنا به اصول فکری مبتنی بر اعتدال و پایگاه و موقعیت اجتماعی اعضای حزب، عدالتخواهی آنان بویژه در حوزه های اقتصادی و اجتماعی در زمره تعدیلات مسالمتآمیز و ملاحظهکارانه است.
محمد تقی بهار از اعضای حزب نیز ضمن مترادف خواندن دموکرات با رنجبران تأکید نموده است که: اساس این فرقه مدنی سیاسی هیچوقت حاوی وجهه مذهبی نخواهد شد (روزنامه نوبهار،1329 شماره،32) در دیباچه مرام نامه بین ترقیات عالم در حوزه صنعت و تجارت و مناسبات مدنی با فعالیتهای حریت پرستانه ملل رابطه مستقیم فرض شده است.