Abstract:
مکتب کلامی اعتزال یکی از شکوفاترین و پررونق ترین دوره هـای خـود را در سـرزمین خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان سپری نموده اسـت . ایـن منطقـه ، نظـر بـه موقعیـت جغرافیایی و اقتصادی و تعاملات تجاری بـا اقـوام و ممالـک شـرقی خاصـه بـا اروپـای شمالی که صحنه نفوذ میراث فکری یونان بود، ملت ها، ادیان و مـذاهب گونـاگون را در خود جای داده بود. این عوامل با توجه به زمینه های فکری و فرهنگی ، امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی خوارزم در نفوذ اعتزال در آن و جذب و گرایش خوارزمیان به آن و نیـز بالندگی و شکوفایی فرهنگ و معارف عقلی در آن سرزمین در روزگـار خوارزمـشاهیان بسیار تاثیر داشته است . در این مقال کوشش شـده زمینـه هـای اجتمـاعی و فرهنگـی ، فکری و مذهبی خوارزم بازبینی گردد و سهم خوارزمیان در ایجاد زمینه های لازم برای رشد فرهنگ و معارف عقلی در این سامان شناسایی شود
Machine summary:
در دورٔە سلاطین خوارزمشاهی ، مکتب کلامی اعتزال ، حکمت و معارف عقلی ، به عنوان یکی از شاخص های مهم پیشرفت علوم ، یکی از دوره های شکوفایی خـود را سـپری کـرد و مجموعـه عوامل تأثیرگذار در رشد آنها، و نقش دانـشمندان خـوارزمی را در ایـن فرآینـد، بـه شـرح زیـر می توان بررسی کرد: مکتب عقلی ابوالحسین محمد بصری مکتب کلامی اعتزال که به دست ابومضر ضبی در خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان پایه گـذاری گردید و تا قرن ٨ق /١٤م .
٦. نظیر ابوعبدالله محمد بن ابراهیم خوارزمی (ثعالبی ، ٢٤٤/٤؛ قفطی ، المحمدون من الشعراء، ٩٦)؛ ابوالقاسم احمد بن ضرغام خوارزمی (ثعالبی ، ٢٥٤/٤-٢٥٥)؛ ابوعبدالله محمد بن حامد خوارزمی (ثعالبی ، ١٢٢/٣-١٢٣)؛ ابومحمـد عبدالله خوارزمی (همو، ٢٤٥/٤-٢٤٦)؛ ابوبشر مأمون بن علی بن ابراهیم (بـاخرزی ، ٢٧١/٢)؛ ابوالفـضل احمـد بـن محمد الصخری (قفطی ، ٥٣؛ یاقوت ، ٢٦/٥-٢٧؛ ثعالبی ، ٢٤٣/٤)؛ جمال الدین محمـد خـوارزمی (ثعـالبی ، ١٩٤/٤؛ صفدی ، ١٩٥/٣)؛ افزون بر ایشان ، ابومنصور ثعـالبی نویـسنده یتیمـۀ الـدهر، مـدتی در خـوارزم در کنـف حمایـت مأمونیان بود و کتاب هایی را به نام آنان تالیف کرد که از آن میان ، آداب الملـوک الخوارزمـشاهی را کـه راهنمـای حکومت است ، تالیف و به ابوالعباس مأمون خوارزمشاه تقدیم کرد (بیهقی ، ٧٥٦؛ حاجی خلیفه ، ١٤٥٣/٢؛ Bosworth , "khwārazm-shāhs," EI2, vol.
(یاقوت ، معجم البلدان، ٣٧٧/٣، ذیل خوارزم )؛ ذهبی نیز که اثر هشتاد جلدی ابومحمد خوارزمی را تلخیص کرد در ترجمه احوال شهرستانی ، بـه عـین ، گفتار او را درباره شهرستانی نقل نموده است (ذهبی ، تـاریخ الاسـلام (٥٤١-٥٥٠) ٣٢٧-٣٢٩؛ همـو، سـیر اعـلام النبلاء، ٢٨٧/٢٠-٢٨٨ و نیز صفدی ، ٢٧٩/٣)؛ خواجه نصیرالدین طوسی (د.