Abstract:
حکومت خوارزمشاهیان (491- 618 ق) از جمله دولت های ترک تبار بود که در دوران ضعف و تجزیه حکومت سلاجقه، در خوارزم شکل گرفت. این سلسله، نظر به اتخاذ سیاست حمایت از معتزله وشیعه، فرصت تاریخی و بستر مناسبی برای مکتب اعتزال و علویان در خوارزم خاصه برای نفوذ آنان در ساختار قدرت و مناصب اداری و تشکیلات دیوانی فراهم کرد. در این مقاله کوشش شده، مقاصد سیاسی دولت خوارزم شاهیان بازبینی شود تا بر مبنای آن نقش سلاطین خوارزمشاهی در ایجاد زمینه های لازم برای رشد جریان های فکری و عنایت ویژه آنان به عقاید معتزله و حمایت از علویان و شیعیان در برابر عباسیان در این سامان شناسایی شود.
Machine summary:
از باب نمونه می توان بـه برخـی متکلمـان معتزلـی خوارزم از قبیل فخر خوارزم جارالله زمخشری ، (د٥٣٨ق )، علی بن محمد خوارزمی (د ٥٦٠ق )، ابو المؤید خـوارزمی (د٥٦٨ق )، ابوالحسـین علـی بـن احمـد خـوارزمی ، عمـربن احمـد خـوارزمی ، عبدالمجید براهینی ، یوسف بن جعفر خوارزمی ، ناصر عبدالسید مطرزی (د ٦١٠ق ) و نجم الـدین مختار غزمینی خوارزمی (د٦٥٨ ق) که طرفدار اهـل بیـت و متمایـل بـه شـیعه بودنـد، اشـاره داشت ٣ و حتی میزان گرایش به شیعه و نفوذ آن در دارالملک خوارزمشاهیان چنان بـوده اسـت که برخی دانشمندان آن سـرزمین از قبیـل عبـدالجبار بـن عبـدالله خـوارزمی (د ٨٠٥ ق) کـه آخرین فرد معتزلی است که از مذهب کلامی ابوالحسین بصری در ولایت خوارزم حمایت مـی - کرد، با علمای دمشق در خصوص استحقاق اهل بیت پیامبر برای خلافت اسلامی و برتری علـی ٤ بن ابی طالب بر شیخین مناظره می نمود .
بررسی منابع تاریخی ، تراجم و طبقات و متون متصوفه معلوم می دارد که حرکت و فعالیت صوفیه با ظهور نجم نجم الدین کبری خیوقی آغاز شد، ولی نفوذ و توسعه آن پس از فروپاشی دولت خوارزمشاهیان (٦١٨ق ) بوده است ؛ نتیجه گیری با آن که سلسله خوارزمشاهی مانند غزنویان و سلاجقه ترک تبار بود، ولی نظر به فراهم نمـودن بستر مناسب برای گرد آمدن متفکران و پرورش افراد فرهیخته در حوزة کلام و معارف عقلـی و نیز نظر به تربیت علمی و فرهنگی آنان و آگاهی ایشان از موقعیت و جایگاه خود، می توان آن را یکی از معدودترین دودمان های سیاسی دانست که شرق عالم اسلام تا آن وقت بـه خـود دیـده بود.