Abstract:
اگرچه همه داستان ها با گسترش طرح و شاخ و برگ بخشیدن به آن خلق می شوند، لیکن نحوه به کارگیری پیرنگ آنها با توجه به گروه سنی خوانندگان آن متفاوت است. نویسنده ای که سر و کارش با کودکان می افتد، بالاجبار، برای ارتباط با مخاطبان خویش زبان کودکی می گشاید و آن که برای گروه های سنی بزرگ تر می نویسد، پیرنگ داستان خویش را نیز بر اساس نیازهای سنی همان گروه به کار می گیرد. در این نوشتار سعی شده است نحوه استفاده از پیرنگ داستان هایی که برای کودکان آفریده می شود با نحوه به کارگیری داستان هایی که برای بزرگسالان پی افکنده می شوند مورد مقایسه قرار گیرد .
Machine summary:
"دیگر آنکه کودک به احساس غریزی خویش بسیار توجه دارد و تا زمانی یک داستان را میخواند و یا به آن گوش میدهد که از آن لذت ببرد و این احساس غریزی او ارضا شود و زمانی که احساس کند که رازی برای آشکار شدن در میان نیست یا انتظار حل مشکلی وجود ندارد و نویسنده نتواند این احساس انتظار را برای او ایجاد کند، علاقهای به خواندن یا شنیدن داستان نشان نخواهد داد و داستان را رها خواهد کرد؛البته این بدان معنا نیست که حالت تعلیق را در داستانهای بزرگسالان انکار کنیم و آن را بیاهمیت نشان دهیم بلکه سعی در باین اهمیت نقش تعلیق در داستانهای کودکان است.
(اوچی:1382)و کودک به خاطر اینکه به هدف خود رسیده است،احساس رضایت میکند؛اما در داستان«جایزه»نوشتۀ محمد رضا سرشار،نوجوان داستان،دوچرخهای را که پدرش قول آن را به او داده است،به دست نمیآورد؛اما م تواند روروکی داشته باشد؛یعنی اگرچه آنچه را که میخواسته عینا به دست نمیآورد ولی بهطور کلی نیز از آن محروم نمیشود و چیزی که برای او اهمیت دارد علاقۀ پدر به اوست(سرشار،1388:5-13)؛زیرا داستانهای نوجوانان با واقعیات زندگی بیشتر سروکار دارد و نوجوان با این واقعیات تا اندازهای در داستانها آشنا میشود و آن را تجربه میکند."