Abstract:
بی شک، حجیت روایات آحاد در حوزه اعتقادات، از تاثیرگذارترین مباحث در حوزه های تفسیر و عقاید و کلام است که سبب رویکرد متفاوت در شیوه و روش مراجعه به متون عقایدی و نظام کسب عقیده می شود.در این مقاله نخست، تلاش شده که با بررسی آرای بزرگان علم اصول در سه دوره زمانی پیاپی، چگونگی شهرت انتسابی که در مخالفت متقدمان و متاخران اصولی وجود دارد، به طور جدی بازبینی شود، و سپس با بررسی مبانی تاثیرگذار در شکل گیری نظام مخالفت با حجیت روایات آحاد عقایدی، دست یابی اخبار آحاد به قله های حجیت در حوزه عقاید ممکن گردد.
Machine summary:
حجیت، خبر واحد، قطع، ظن، اعتقادات درآمد حجیت روایات آحاد اعتقادی، در نگاه اصولی با دو شکل اساسی رو به روست؛ یکی عدم کاشفیت ذاتی روایات آحاد که بنا بر تعریف اصطلاحی موجود از خبر واحد، این دسته روایات را در مقابل متواترات، در طبقه ظنون قرار میدهد و از قطع آفرینی عقیم معرفی مینماید و دیگری، فقدان اثر عملی در عقاید برخلاف حوزه فقه، که امکان تسری دلیل سیره عملی عقلا و دست و پا نمودن حجیت شرعی برای آنها را نیز غیر ممکن میسازد.
ایشان در جای دیگری از همین مجموعه، پرده را در مفهوم علم و ظن بالاتر زده و پا میفشرد که آنچه عمل به خبر واحد را عقلا جایز میکند، عمل بر مبنای ظن در بسیاری از عقلیات است؛ 3 یعنی آنچه در معقولات جایز است، چطور در شرعیات جایز نباشد؟ سیدمرتضی نیز همچون استادش عمل را فقط بر مبنای علم میپذیرد، و دوباره این سؤال را به ذهن، متبادر میکند که حجم وسیع میراث ظنی ما در نگاه ایشان چه جایگاهی مییابد؟ این سؤال را ایشان در رسائل پاسخ دادهاند؛ اگر چه میان نقل شیخ انصاری 4 و نقل ملا محمد امین استرآبادی 5 و جمعی دیگر از بزرگان 6 با عبارت موجود در رسائل تفاوتهایی وجود دارد که قابل پیگیری است: إن اکثر اخبارنا المرویة فی کتبنا مقطوع علی صحتها، إما بالتواتر و إما بأمارة، و علامة دلت علی صحتها و صدق رواتها فهی موجبة للعلم و مقتضیة للقطع و إن وحدناها مودعة فی الکتب بسند مخصوص من طریق الآحاد.