Abstract:
نبوت، از مسائل مشترک میان ادیان ابراهیمی است که هم در علم کلام و هم در فلسفه دین، از آن گفت و گو می شود. ابن میمون اندلسی، آن هنگام که از این مسئله سخن می گوید، می کوشد میان فلسفه و شریعت یهود، هماهنگی ایجاد کند. او هنگام شناسایی نبی، تعریف نبوت، ضرورت ارسال پیامبر و دین، خصلت های پیغمبران و مباحثی از این دست، با اتخاذ رویکردی فلسفی، از تطبیق و سازگاری میان این رویکرد با آموزه های شریعت موسوی چشم پوشی نمی کند. نوشتار پیش رو، می کوشد افزون بر ارائه گزارش و تحلیل نسبتا جامعی از نگرش فلسفی ـ یهودی این اندیشمند پرآوازه آیین یهود، به وامداری اندیشه های فلسفی وی از مشائیان مسلمان و به ویژه فارابی نیز سرک بکشد.
Machine summary:
495 ابنمیمون همچون فارابی در السیاسه المدینه 496 عقل فعال را بر فرشتة وحی تطبیق داده است و یکی از وظایف این عقل را افاضة معارف وحیانی به پیامبر میداند.
پیامد تنزل عقل بالفعل به عنوان فرشتة الهی بر قوة عاقله و متخیله آن است که باور به وجود فرشته بر اعتقاد به نبوت پیشی مییابد؛ چنانکه نبوت بر شریعت مقدم میشود؛ چه وحی از طریق فرشته به پیامبر میرسد: و النبی انما یأتیه الوحی بوساطه الملک...
ابنمیمون وجود قوه ناطقه و متخیله را به عنوان ظرف دریافت فیض الهی افاضهشده، به واسطة عقل فعال ضروری میداند.
به عقیدة وی، حقایق غیبی از عالم عقل فعال میگذرد و در مرحلة خیال، بر شخص پیامبر نازل میگردد؛ یعنی وحی نوعی فیض است که از سوی خداوند به واسطة عقل فعال، نخست بر نیروی ناطقة انسان افاضه میگردد و پس از آن، به مرحلة خیال تنزل مییابد: «فیکون بما یفیض من الله ـ تبارک و تعالی ـ إلی العقل الفعال إلی عقله المنفعل بتوسط العقل المستفاد ثم إلی قوته المتخیله».
2. ماهیت نبوت در نگاه ابنمیمون و نیز فیلسوفان مسلمان، بر مبادی هستیشناختی ـ از قبیل پذیرش وجود خداوند، نظام مشائی پیدایی کثرت از واحد و وساطت عقل فعال در مرحلة شناخت ـ و مبادی انسانشناختی ـ از قبیل ترکیب انسان از بدن و نفس و تعدد قوای نفسانی انسانی و از جمله عاقله و متخیله ـ استوار است.