Abstract:
نسخ آیات قرآن از جمله مسائلی است که در عرصه فقه، حدیث و تفسیر همواره مورد توجه مفسران و دانشمندان اسلامی بوده است.درباره هویت نسخ چهار مدرسه: رفع، دفع، خطاب و بیان وجود دارد که در این میان، مدرسه رفع با فرهنگ قرآن سازگارتر است. برای نسخ از نظر ناسخ چهار قسم: نسخ قرآن به قرآن، نسخ قرآن به سنت، نسخ سنت به قرآن و نسخ سنت به سنت وجود دارد که روایات ناظر به نسخ آیات به آیات، مصداق عینی نسخ قرآن به قرآن است.شیعه به خلاف اهل سنت که به سه نسخ: حکم، تلاوت و حکم و تلاوت معتقد است، فقط درباره قسم نخست اتفاق نظر دارد. ازاینرو روایاتی که در آن شائبه نسخ تلاوت وجود دارد لزوما به معنای نسخ تلاوت نمیباشد
Machine summary:
"وجود نسخ در روایات براساس روایات منقول در کافی بهخوبی میتوان دریافت که موضوع نسخ، ناسخ و منسوخ منحصر به آیات قرآن نبوده، در روایات نیز ساری است موضوعی که مفتی و محقق باید بدان توجه داشته باشد؛ چراکه امام صادق× فرمود: «فإن أمر النبی’ مثل القرآن ناسخ و منسوخ و خاص و عام و محکم و متشابه، قد کان یکون من رسول الله’ الکلام له وجهان کلام عام و کلام خاص مثل القرآن».
سید تصریح میکند که وجوب با ندب و حظر با ندب در اینجا متضاد بهشمار میآیند؛ (موسوی، بیتا: 1 / 192) ولی آیتالله خویی بر این باور است که این قسم بهدلیل مخالفت با خود قرآن که میفرماید: «أفلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» واقع نشده است؛ (نساء / 82) هرچند، بسیاری از مفسران بدون تأمل لازم در آیات گمان بردهاند آیه متأخر ناسخ آیه متقدم است و حتی برخی از آنان موارد تخصیص و تقیید را نیز از مصادیق نسخ دانستهاند.
(خویی، 1395: 286) مفاد این دیدگاه این است که سنت در تشریع، با قرآن برابر است ـ تنها حاکی از نسخ باید علمآور باشد ـ و درصورت وجود مصداقی برای آن، با آیه شریفه «إن أتبع إلا ما یوحی إلی» (احقاف / 9) منافاتی ندارد؛ زیرا درواقع ناسخ حقیقی خداست، هرچند با وحی بیانی و در قالب سنت نبوی صورت پذیرد، و این بدان جهت است که وحی الهی منحصر به قرآن نبوده، سنت و سیره پیامبر’ نیز بنابر آیات «و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم» (نحل / 44)، «ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» (حشر / 7) و «و ما ینطق عن الهوی إن هو إلا وحی یوحی» (نجم / 4 ـ 3) منشأ وحیانی دارند."