Abstract:
شاعرانی چون خاقانی در ادبیات فارسی از شاعران «کلیدی» محسوب می شوند تا جایی که فهم ظرایف و دقایق و حل دشواریهای دیوان ایشان، گره بسیاری از عبارات و اشعار در دیوانهای شاعران دیگر را نیز می گشاید. در سالهای اخیر آثار و تحقیقات ارزشمندی در مورد این سخنسرای بزرگ زبان فارسی نوشته و منتشر شده است. این رویکرد به شعر و سخن خاقانی به خوبی نشان می دهد که استادان و ادیبان روزگار ما به درستی بر اهمیت این شاعر در منظومه سخن فارسی تاکید دارند.
در این سلسله از مطالب میکوشیم به اختصار نکاتی از دیوان اما خاقانی را متذکر شویم که احیانا در شروح دیوان او به آنها اشاره نشده است. البته مقصود ما در اینجا تنها توضیح همان نکات مغفول مانده است، نه شرح و توضیح کامل ابیات. خوانندگان گرامی برای شرح کامل تر ابیات می باید به شروح متداول، از آثار قدما و متاخران، رجوع فرمایند.
Machine summary:
"» 6-بکوفت موکب اقبال موکب اجرام#ببست قبۀ زربفت قبۀ مینا (ص 13) «موکب کوفتن»در این بیت از مسعود سعد نیز آمده که نشان میدهد باید به معنی نواختن طبل موکبیان باشد: بر دامن کوه کوفته موکب#گوش فلک سپهر کر کرده 7-گر مرا دشمن شدند این قوم معذورند از آنک#من سهیلم کامدم بر موت اولاد الزنا (ص 18) در شرح این بیت،شارحان محترم معمولا به این نکته اشاره کردهاند که طلوع ستارۀ سهیل،موجب مرگ کرمهای شبتاب میشود که به نظر میرسد گرهی از کار بیت نمیگشاید،چون در این بیت از مرگ«اولاد زنا»سخن رفته است،نه کرمهای شبتاب؛ مگر اینکه کرمهای بینوا را از لحاظ صحت نسب،مشکلدار تصور کنیم که حرف بیهودهای است.
اما آنچه در اینجا در پی بیان آن هستیم این نکته است که خاقانی مضمون بیت خود را گویا از این سخن این میاده(فو:149 ه ق)گرفته که در الصناعتین و دیگر مآخذ(الموسوعة الشعریه 691/918) آمده است: الم تک فی یمنی یدیک جعلتنی#فلا تجعلن بعدها فی شمالکا [مگر مرا در دست راست خویش قرار نداده بودی و به من عظمت نبخشیده بودی؟ مرا پس از آن توجه و عنایت در سمت چپ خویش قرار مده و خوار مساز!] 17-چرخ آمده کعبتین بینقش#کس نقش وفا از آن ندیدهست (ص 69) مرحوم سجادی کعبتین بینقش را«کعبتین تهی از نقش و بیتأثیر در بازی یا نقش مخالف میل شخص در بازی»معنی کرده است(فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان خاقانی شروانی،ذیل واژه)اما گویا بینقش بودن کعبتین و تاس فلک به باور برخی از قدما به فلک اشاره دارد که آن را بسیط و به اصطلاح«غیر قابل خرق و التیام»میدانستند."