Abstract:
رسیدن به بزرگسالی فرایندی پچیده و چند بعدی است که منزلت و نیز منازل قابل شناسایی در حرکت به سوی آن به لحاظ اجتماعی ساخته می شود. بر این اساس تغییرات و تفاوت های پدیدار شناسی گذار از یک گروه به گروه دیگر و از نسلی به نسل دیگر، بر تغییرات ارزشی و هنجاری یک جامعه اشاره دارد. تحقیق حاضر که بر مبنای یک پیمایش معرف در شهر تهران انجام پذیرفته است، نشان می دهد که گذار بزرگسالی به شکل وقایع ناپیوسته که ترتیب و توالی زمانی خاصی بر آن حاکم باشد صورت نمی گیرد، بلکه مفهوم سازی از آن را می بایست بیشتر معلول توانایی در تفکر مستقل، مسئولیت پذیری و آمادگی های ذهنی جوانان برای انتخاب شخصی و طراحی سبک های زندگی مطلوب خویش دانست.به همان سان،یافته های تحقیق بیانگر تغییر در بستر فرهنگی رسیدن به بزرگسالی در جهت کاسته شدن از قوه جاذبه اجتماعی در انتخاب جوانان و فردی شدن فزاینده انتظارات آن هاست.
Machine summary:
تحقیق حاضر که بر مبنای یک پیمایش معرف در شهر تهران انجام پذیرفته است، نشان میدهد که گذار به بزرگسالی به شکل وقایع ناپیوسته که ترتیب و توالی زمانی خاصی بر آن حاکم باشد صورت نمیگیرد، بلکه مفهومسازی از آن را میبایست بیشتر معلول توانایی در تفکر مستقل، مسئولیتپذیری و آمادگیهای ذهنی جوانان برای انتخاب شخصی و طراحی سبکهای زندگی مطلوب خویش دانست.
سؤالی که اینک مطرح است این است که آیا کاسته شدن از اهمیت مؤلفههای سنتی گذار را باید معادل با از دست رفتن منزلت بزرگسالی دانست و آیا جوانان با خاستگاهها زمینهها و شرایط متفاوت تجربه و فهم یکسانی از معرفهای گذار دارند؟ملاحظات فوق پیچیدگی پدیده گذار و چندبعدی بودن آن را نشان میدهد.
میزان اهمیت معیارهای گذار به بزرگسالی از نظر پاسخگویان(1100- n ) (به تصویر صفحه مراجعه شود) درجهای(از نوع لیکرت)اندازهگیری شد که برای سهولت بیشتر در نمایش، این طبقهبندی با کدگذاری مجدد به سه طبقه تقلیل یافته است.
پایبندی دختران به معرفهای رفتاری گذار به بزرگسالی نیز کاملا محسوس است و اگرچه عموم پاسخگویان اهمیت آن را مورد اشاره قرار دادهاند، با این حال جوانان دختر خود را نسبت به آن متعهدتر احساس میکنند.
در خصوص تفاوتهای جنسیتی نیز اگرچه توجه دختران به این معرفها بیش از پسران بوده است، با این حال این تفاوت ناچیز و غیر معنیدار است و در کل بیانگر اهمیت ناچیز مرزهای سنی در مفهومسازی جوانان از گذار به بزرگسالی است.