Abstract:
روایت داستانی با دامنه¬ای بهنسبت گسترده، مورد توجه محافل نقد ادبی است. از سویی دیگر، درهم تنیدگی عنصر روایت با دیگر عناصر داستانی موجبات حضور چشماندازهای متنوعی را در زمینة نقد داستان فراهم آورده است. برایند نوشتار حاضر، توضیح و تحلیل چند شگرد روایی و تلاش برای کاربردی کردن آنها در بازتابانی مصادیقشان در قصههای مثنوی است. چهار مفهوم کلی ماضی روایتی، افعال جریان بیـرونی و درونی، پیشرفتــگی روایت و روایت میانافزود، شاکلة کلی این مقاله را تشکیل میدهد. در محور ماضی روایتی، تفاوت بارز کارکرد زمان افعال در متون تخیلی و واقعی بیان میشود. در محور بعدی توضیح داده میشود که گزارش افعال بیرونی اشخاص مانند خوردن، پوشیدن، دویدن و ... از عهدة متون غیرداستانی نیز برمیآید؛ اما بیان افعال درونی همچون فکر کردن، امیدوار بودن و... صرفا به ظرفیت متون تخیلی و داستانی بازبسته است. در قسمت سوم مقاله، مباحث روایت خطی و شکست روایت خطی مطرح میشود و سرانجام در قسمت پایانی، مفهوم روایت میانافزود تشریح میشود؛ توضیـح اینکه روایت میان افزود ناظر بر قصههایی است که چارچوب روایت در آنها به شکلی تنــاوبی میان کنش داستــانی و گفتوگوی شخصیتها پیش میرود.
Machine summary:
"توضیح اینکه ماهیت این ماضیروایتی با نوع پیشین(طبق نظریۀ هامبورگر)متفاوت است؛برای مثال زمانی که درداستان«طوطی و بازرگان»(دفتر اول مثنوی)به بیت {Sچون که تا اقصای هندوستان رسید#در بیابان طوطی چندی بدیدS} میرسیم،باید به این نکته توجه کنیم که با در نظر گرفتن ظرفیت داستانی و تخیلی قصهو نیز برای نزدیک کردن آن به مرز داستانشدگی،میتوانیم بیت مورد نظر را در ذهنخود به زمان حال برگردانیم و چنین تصور کنیم که راوی قصه میخواهد بگوید:همین که بازرگان به دوردستترین نقاط هندوستان میرسد،چند طوطی را در آنبیابان مشاهده میکند.
اگر به بافت کلی زمان افعال پس و پیشفعل میچکد در دو بیت زیر دقت کنیم،درمییابیم زمان فعل مورد نظر در گسترۀزمانگردانی افعال میتواند به زمان ماضی استمراری(میچکید)تغییر شکل دهد و یادستکم در زمان مورد نظر(استمراری)معناپذیر شود: {Sچون ز استغراق بازآمد نفیر#زآن جماعت زندهای روشن ضمیر#دید کآبش میچکد از دست و رو#جامهاشتر بود ز آثار وضوS} (دفتر دوم،3798-3799) بهطور کلی،در مورد نوع زمان افعال متنهای تخیلی و داستانی و ناهمسانی آنها باقیدهای موجود در متن باید یادآوری کرد: برخلاف گفتار یک سخنگوی واقعی،سخن تخیلی بیانی تخیلی است که ازسوی شخصی ارائه میشود که در آزمون یا تجریۀ زندگی واقعی شرکت ندارد."