Abstract:
به سبب اهمیتی که تصدی جواز مرجعیت تقلید، در دین اسلام دارد، برای اهلیت افراد
در تصدی آن، شرایطی در نظر گرفته است، که یکی از آنها شرط ذکورت در مرجعیت است.در این زمینه، دو نظر متضاد وجود دارد:عدهای معتقدند اسلام، نه تنها با اجتهاد
زن موافق است بلکه در مبانی فقه اجتهادی زنان را فراخوانده است و عدهای دیگر
مخالفت خود را با تصدی مرجعیت تقلید بران زنان اظهار میکنند.در این مقاله ادله موافقین و مخالفین اهلیت زنان برای تصدی مرجعیت دینی ذکر شده
و ادله مخالفین مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
Machine summary:
"»(مطهری، 1371 ش، ص 11) ادله عدم اهلیت زن برای جواز تصدی مرجعیت تقلیدی از لحاظ ثبوتی و نقد و بررسی این دلایل قائلین به شرط ذکورت در مرجعیت به ادلهای استناد میکنند که در ذیل نخست آن ادله را نقل و سپس بدان پاسخ میدهیم: الف)آیات قرآن در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که قائلین به عدم جواز تصدی مرجعیت برای زن بدان استناد میکنند از جمله: 1-الرجال قواموم علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم(نساء، 34)«مردان از آن جهت که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده است و از آن جهت که از مال خود نفقه میدهند، بر زنان تسلط دارند.
»(مطهری، ص 12) اثبات نهی شرعی از جواز تصدی مرجعیت تقلید زنان از نظر سنت برای اثبات نهی شرعی از جواز تصدی مرجعیت تقلید زنان، به تعدادی از احادیث استدلال شده که مهمترین آن احادیث عبارتند از: 1-حنسه ابی خدیجه «ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضا الی اهل الجور لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئا من قاضایانا، فاجعلوه، بینکم، فانی قد جعلته قاضیا فتحاکموا الیه»(حر عاملی، ص 13) «بپرهیزید از این که برای داوری نزد حکام جور بروید، بلکه بنگرید به مردی از میان خودتان که از قضایا آگاهی دارد...
ق، ص 43) استاد مطهری نیز در این زمینه چنین مینویسد: «ما هیچ دلیلی بر عدم تصدی مرجعیت تقلید برای زنان نداریم غیر از اینکه کسی ادعا کند که ادله ما منصرف به مرد است.
»(جناتی، ص 377) اثبات نهی شرعی با استناد به مذاق شریعت تقریب استدلال با استفاده از مشرب شارع مقدس چنین بیان میکنیم:وظیفهای که زنان انتظار میرود و مورد پسند است عبارت است از تحجب و پوشش و تصدی امور منزل و عدم دخالت در اموری که با این امور، منافات داشته باشد."