Abstract:
غزل نو با ویژگیهای خاص ظاهری و معنایی خود، تقریبا از اواخر دهه چهل و با غزلیات شاعرانی چون حسین منزوی و سیمین بهبهانی در ادبیات معاصر آغاز گردید. امروزه نیز در شاخههای گوناگون و تازهای با استقبال بسیار شاعران مواجه شده است. غزل نو حاصل برخورد شعر سنتی فارسی و شعر نیمایی است. اما پیش از آن، زمینههای این برخورد در غزل نیمهسنتی و غزلواره فراهم شده بود. این مقاله کوششی است برای آشنایی با غزل نو و ویژگیهای آن و بررسی پیشزمینههایی چون غزل نیمه سنتی و غزل واره است که باعث شکلگیری غزل نو شده است. در این مقاله ابتدا به اجمال ویژگیهای غزل نو بیان شده و پس از آن به بررسی پیشزمینهها و بسترهایی پرداخته شده که غزل نو از آنها تأثیر پذیرفته است.
Machine summary:
"از جمله غزلیات نیمهسنتی که بعدها سروده شد و مورد توجه قرار گرفت، غزلی از فروغ فرخزاد است (که تنها غزل وی نیز محسوب میشود)، تا جایی که برخی به اغراق گفتهاند: «غزل نو هر چند دارای زمینهای تاریخی و سبکی است، به معنای دقیق به موجی از غزلها اشاره میشود که از بطن تجربهی غزل معروف فروغ فرخزاد که به تنهایی حادثهای در زبان غزل بود، زاده شد» (روزبه، 1370: 140) اما به هر حال این غزل بسیاری از شاخصههای مهم غزل نیمه سنتی را در خود داراست: چون سنگها صدای مرا گوش میکنی سنگــی و نــاشنیده فراموش میکنی رگبـــار نوبهاری و خواب دریچه را از ضربههای وسوسه مغشوش میکنی (فرخزاد، 1379: 209) این غزل فروغ در پاسخ به غزلی از هوشنگ ابتهاج سروده شده که برخی از شاعران دیگر همچون سیمین بهبهانی نیز آن را پاسخ گفتهاند (بهبهانی، 1385: 302) در عرصهی غزل نیمهسنتی، هوشنگ ابتهاج از جایگاهی ویژه برخوردار است.
بیشک نوآوری در عرصهی غزل نو در بسیاری از اشعار شاعران قبل از دههی چهل هم بوده است؛ اما از نظر رواج این اصطلاح میتوان به چند غزل و یا چند مجموعهی شعر اشاره کرد که نخستین تجربههای موفق غزل نو را میتوان در آنها یافت؛ نخست غزلی با این مطلع از حسین منزوی: لبت صریحترین آیهی شکوفایی است و چشمهایت شعر سیاه گویایی است (منزوی، 1386: 25) این غزل در سال 1347 در مجله فردوسی، به چاپ میرسد و برخی از آن به عنوان نقطه عطفی در غزل معاصر یاد میکنند."