Abstract:
ارسطو از معدود اندیشمندانی است که تاملات ژرف در باره عدالت و سعادت داشته است. وی تاثیر عدالت در تحصیل سعادت را پذیرفته، به گونه ای که دستیابی به سعادت را بدون اجرای عدالت امکان ناپذیر می داند. به تعبیر صحیح تر از نظر وی اعتدال از فضایل عمده در تحصیل سعادت است، میان عدالت و سعادت رابطه عمیق و ژرفی وجود دارد به گونه ای که عدالت شرط لازم برای تحصیل سعادت است و معنای این سخن این است که امور دیگری نظیر داشتن حکمت، عفت، شجاعت، خیرات خارجی و دوستی نیز در تحصیل سعادت نقش دارند و همراه عدالت علت تامه برای نیل به سعادت می گردند و این بدین خاطر است که هر پدیده ای برای تحقق به صدها عامل نیاز دارد و عدالت تنها یکی از عوامل تحصیل سعادت است، بنابراین عدالت به عنوان شرط لازم، وسیله و مقدمه ای برای نیل به سعادت به شمار می آید و نسبت منطقی میان آن دو عام و خاص مطلق است.
Machine summary:
به تعبير صحيح تر از نظر وي اعتدال از فضايل عمده در تحصيل سعادت است ؛ ميان عدالت و سعادت رابطة عميق و ژرفي وجود دارد به گونه اي که عدالت شرط لازم براي تحصيل سعادت است و معناي اين سخن اين است که امور ديگري نظير داشتن حکمت ، عفت ، شجاعت ، خيرات خارجي و دوستي نيز در تحصيل سعادت نقش دارند و همراه عدالت علت تأمه براي نيل به سعادت مي گردند و اين بدين خاطر است که هر پديده اي براي تحقق به صدها عامل نياز دارد و عدالت تنها يکي از عوامل تحصيل سعادت است ، بنابراين عدالت به عنوان شرط لازم ، وسيله و مقدمه اي براي نيل به سعادت به شمار مي آيد و نسبت منطقي ميان آن دو عام و خاص مطلق است .
آنچه تاکنون در بارة عدالت بيان شد بيشتر ناظر به عدالت اجتماعي بود اينک به عدالت اخلاقي که از ديدگاه ارسطو مي پردازيم : اعتدال يا عدالت اخلاقي ارسطو در لابه لاي مطالب خود در اخلاق نيکوماخوس به گونه اي ديگر از عدالت که به معناي تعديل قواي نفس است اشاره مي کند، از آنجا که قواي نفس با هم تخالف و کشمکش دارند، هماهنگي و تعادل بين قوا بر عهد̥a فضيلتي نهاده شده که فضايل ديگر بر او مترتب بوده و شاخصة اصلي آن اعتدال و حد وسط باشد و آن چيز جزء عدالت اخلاقي (فضيلت اخلاقي ) نيست و از آن تعبير به اعتدال مي کنند، همان نظرية اعتدالي که توسط انديشمندان بعدي به «قاعدة زرين اعتدال ارسطو» نام گرفت و مستندي براي آنها گرديد.