Abstract:
استفاده از سیستمهای اطلاعاتی در سازمان و مدیریت، مستلزم صرف هزینه هایی است که باید با برآورد منافع آنها، توجیه شوند. توجیه این سیستمها در ابتدا که تمرکز آنها بر داده ها و خودکارسازی عملیات دستی بود، به آسانی انجام می گرفت اما با محور شدن اطلاعات در آنها، کار توجیه سرمایه گذاری لازم نیز به پیچیدگی گرایید. به همین دلیل، تحلیل هزینه ـ منفعت به یکی از مراحل توسعه سیستمهای اطلاعاتی مبدل گردید. این تحلیل بویژه درباره سیستمهای پشتیبان تصمیم، با دشواریهای بیشتری روبه روست. پیچیدگی و تعامل منافع و ناممکن بودن کمی کردن بسیاری از آنها به علاوه مشکل تعیین ارزش اقتصادی برای اطلاعات به عنوان خروجی اصلی این سیستمها، اصلی ترین این دشواریها به شمار می روند. در این مقاله، پس از بررسی سیر تحول سیستمهای اطلاعاتی و ماهیت متغیر منافع آنها، توصیف سیستمهای پشتیبان تصمیم و منافع آنها، مشکل تعیین ارزش اقتصادی برای اطلاعات مطرح و سپس با بررسی مفهوم ارزش در علم اقتصاد، مشکلات تعیین ارزش اطلاعات از دیدگاه اقتصاد اطلاعات بیان می شوند. در پایان نیز با ارائه مدل فضای اطلاعاتی، کاربرد آن در تعیین ارزش اطلاعات ارائه می گردد.
Machine summary:
از جملة اين دشواريها ميتوان به كيفي بودن بيشتر منافع حاصل از سيستمهاي پشتيبان تصميم (Turabn, Leidner, McLean, and Wetherbe 1996, 561-562; Alshawi, Irani, and Baldwin) 2003)) كه اهميت فزايندهاي نيز يافتهاند (Ward, Taylor, and Bond 1996, 215) و مشكلات موجود در تعيين ارزش اقتصادي براي اطلاعات به عنوان خروجي اصلي اين سيستمها اشاره كرد كه در ادامه به آنها پرداخته ميشود.
نتيجة چنين تحولي در ماهيت منافع فناوري اطلاعات، اين است كه سازمانها بايد خلاقيت و زمان بيشتري را براي يافتن منافع ناپيداي آنها به خرج دهند و بويژه تأثيرات نامشهود آن را بر بهرهوري كاركنان، نه تنها با دنبال كردن افزايش مشهود و بيواسطة بهرهوري، بلكه با يافتن تأثيرات جانبي و با واسطة آن بررسي نمايند و به منافع همافزا و قدرتبخش آن توجه خاصي كنند (Turban, McLean, and Wetherbe 1996, 394-395, Gunasekaran at al.
هرچند ارزش چنين اطلاعاتي به توانايي آن در بهبود تصميمها و افزايش كارايي سازماني است (Post and Anderson 2000, 134, Oppenheim and Stenson 2003) ، اما تعيين ارزش اطلاعات از اين ديدگاه براي توجيه سيستمهاي پشتيبان تصميم چندان ساده نيست.
در اينجا پرسش اين است كه اگر دو نفر يك قلم اطلاعات را در اختيار داشته باشند كه پيشتر فقط از آنِ يك فرد بوده است، آيا استفاده از آن، دو برابر و در نتيجه ارزش اقتصادي آن نيز دو برابر خواهد شد؟ اين موضوع دربارة كالاهاي فيزيكي صادق نيست، زيرا فقط يك نفر ميتواند مالك آنها باشد و اگر مالكيت يك كالاي فيزيكي بين دو نفر مشترك باشد، هر يك بخشي از آن و نه تمام آن را دارا خواهند بود، دربارة اطلاعات، هر چند نفر كه آن را دريافت كنند، ميتوانند به طور كامل از آن استفاده كنند.