Abstract:
عثمانیان در دوره سلطان سلیمان قانونی با اشتغال به جنگ های اروپائی از دیپلماسی نظامی خود در مورد ایران کاستند و حتی از تحریک اوزبکان علیه صفویان خودداری کردند. اما پس از رهائی از جنگ های اروپائی با تحریک حساسیت های سیاسی و مذهبی اوزبکان، حملات همزمانی را در مرزهای شرقی و غربی ایران آغاز کردند. نه تنها زبان و نژاد مشترک میان عثمانیان و اوزبکان، که مذهب مشترک و اندیشه تجدید خلافت عامل اتحاد این دو دولت علیه ادعاهای سیاسی و مذهبی صفویان بود. این پژوهش درصدد یافتن عوامل و چگونگی اتحاد عثمانیان و اوزبکان در دوره شاه طهماسب صفوی است و قصد دارد سیاست های سلطان سلیمان در مورد ایران و به ویژه دیپلماسی وی را نسبت به اوزبکان ماوراءالنهر ترسیم کند و اثرات اتحاد دو دولت سنی مذهب در شرق و غرب ایران را بر حیات دولت صفوی در این دوران بررسی نماید. در واقع، مقاله حاضر بخشی از روابط داخلی جهان اسلام را طی سده دهم هجری/ شانزدهم میلادی مورد بررسی قرار خواهد داد.
During the reign of Sultan Suleiman، the Ottomans were involved in European campaigns، and thus they minimized their military diplomacy against Iran. They even did not arouse the Uzbeks to actions against the Safavids. After the European Campaigns، they aroused religious emotions in the Uzbeks and made some attacks on the Eastern and Western borders of Iran. The Ottomans and the Uzbeks shared the same language، race، and religion. In addition، they were thinking about regaining the rulership. All of these allied the two against the Safavid government with its special political and religious claims.The purpose of this study is to investigate the factors which led to alliance between the Ottomans and the Uzbeks during the reign of Tahmaseb، one of the rulers of the Safavid dynasty. To this end، the Ottoman Sultan Suleiman’s diplomacy with Iran and especially his diplomacy with the Uzbeks of Transoxiana have been considered. Furthermore، the influences of alliance between these two Sunni governments، on the Western and Eastern borders of Iran، on the survival of the Safavid dynasty have been investigated. In other words، this study has investigated some of the relations within the Islamic worlds in the 16th century.
Machine summary:
روابط عثمانيان و اوزبکان در دوره شاه طهماسب صفوي 1 2 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ حميدحاجيان پور چکيده عثمانيان در دوره سلطان سليمان قانوني با اشتغال به جنگ هاي اروپائي از ديپلماسي نظامي خود در مورد ايران کاستند وحتي از تحريک اوزبکان عليه صفويان خودداري کردند.
اين پژوهش درصدد يافتن عوامـل و چگـونگي اتحاد عثمانيان و اوزبکان در دوره شاه طهماسب صفوي است و قصد داردسياست هاي سلطان سليمان درمورد ايران و به ويژه ديپلماسي وي را نسبت به اوزبکان ماوراءالنهر ترسيم کند و اثرات اتحاد دو دولت سني مذهب در شرق و غرب ايران را بر حيـات دولـت صـفوي در ايـن دوران بررسي نمايد.
بـه طـوري کـه هنگـام حرکت به طرف تبريز کـه در تصـرف قـواي عثمـاني بـود، سـلطان سـليمان نامـه اي از عبيدخان اوزبک دريافت کرد که در آن خان اوزبک اعلام آمادگي کرده بود که او نيـز از شرق به ايران حمله کند.
"٣ دراين مکتوب سلطان عثماني به مشکلات حج گزاران بـراي عبـور از ايـران اشاره مي کند و کوتاهي و اهمال اوزبکان را براي نـابودي صـفويان مـورد سـرزنش قـرار ١ در مورد تعداد سپاهيان اوزبک در جنگ جام منابع عصر صفوي براي اهميت بخشيدن به پيروزي شاه طهماسب ارقام مبالغه آميزي را ثبت کرده اند.
(نوائي ،١٣٦٨: ٣١٨) مفهوم پيام سلطان عثماني در اين مکتوب براي اوزبکان آن بود کـه بايد حملات خود را به ايران متوقف سازند.
درخواست هاي سفير ايران از دربار سلطان عثمـاني جالب توجه بود : اولا در جنگ با ترکمانان و اوزبکان شاه طهماسب را امداد نمايند.