Abstract:
مقامات پولی در اقتصاد ایران، از ابزارهای پولی برای اجرای سیاستهای جبرانی
باهدف تحریک رشد اقتصادی استفاده کردهاند.اما شواهد حاصله در این مطالعه نشان
میدهد که اهداف بلندمدت سیاستگزار محقق نشده است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است
که بیست درصد افزایش در حجم پول به دلیل فراهم آوردن امکانات ملی بیشتر برای
سرمایهگذاری و افزایش ظرفیت تولیدی، منجر به 3/2 درصد افزایش در تولید در سال اول
میگردد.این تاثیر در سال سوم به حداکثر خود رسیده و سپس کاهش مییابد، به طوری که
در بلندمدت هیچ ارتباطی بین رشد اعتبارات بانکی یا حجم پول و تولید قابل مشاهده
نیست.در تحقیق حاضر فرضیه سیکل بسته مربوط به حجم پول، نرخ ارز و قیمتها در اقتصاد
ایران پذیرفته میشود.بدین مفهوم که به دنبال یک شوک خارجی(برای مثال کاهش قسمت نفت
یا بحران بدهیها)، نرخ ارز به دنبال آن قیمتها افزایش یافته و سیاستگزار به منظور
کاهش اثرات ناشی از بالا رفتن نرخ ارز بر تولید، اعتبارات سیستم بانکی و حجم پول را
افزایش میدهد که این امر به نوبه خود منجر به افزایش بیشتر نرخ ارز و قیمتها
میگردد. خروج از سیکل بسته مذکور، مستلزم کنترل حجم پول در مواجهه با شوکهای
خارجی و تغییر ساختار تولیدی اقتصاد کشور به منظور کاهش وابستگی به واردات است.
Machine summary:
"بدین مفهوم که به دنبال یک شوک خارجی(برای مثال کاهش قسمت نفت یا بحران بدهیها)، نرخ ارز به دنبال آن قیمتها افزایش یافته و سیاستگزار به منظور کاهش اثرات ناشی از بالا رفتن نرخ ارز بر تولید، اعتبارات سیستم بانکی و حجم پول را افزایش میدهد که این امر به نوبه خود منجر به افزایش بیشتر نرخ ارز و قیمتها میگردد.
به طور مثال، ملزم نمودن بانکها به اعطای اعتبارات قرض الحسنه ازدواج یا تسهیلات بانکها برای پروژههای عمرانی(از جمله احداث مترو در تهران) نشان میدهد که سیاستگذار دو هدف توزیع درآمد و رشد اقتصادی را با سیاستهای انبساطی پولی، به هزینه افزایش تورم، دنبال میکند بدون آن که به این مهم توجه نماید که کاهش نرخهای سود واقعی، پسانداز را به شدت کاهش داده و رشد اقتصادی را به مخاطره میاندازد.
وقتی تقاضای بخش خصوصی برای اعتبار، به طور مثال، تحت شرایط تورمی یا تعدیل نرخ ارز افزایش مییابد، عدم اجرای سیاست افزایش اعتبار(به منظور جبران اثر سیاستهای تعدیل بر منحنی عرضه کل)افکار عمومی را در مقابل بانک مرکزی یا به طور کلی سیاستگذار قرار میدهد.
بنابراین، نتیجه مذکور فرضیه سیکل بسته را در اقتصاد ایران تأیید میکند، بدین ترتیب که نگرانی سیاستگذار ناشی از تأثیر منفی کاهش ارزش پول بر تولید به دنبال سیاستهای تعدیل اقتصادی در کوتاهمدت، موجه بوده است و به همین دلیل از سیاستهای انبساطی پولی به منظور جبران اثر منفی سیاست ارزی مذکور بر تولید استفاده میکند (نمودار 6 پیوست را ملاحظه کنید)."