Abstract:
تجارب کشورهای درحال توسعه در دهه¬ی 60 میلادی نشان داد که لزوما رشد اقتصادی، کاهش فقر را به همراه نخواهد داشت. از این رو تحقیقات در دهه 1970 در زمینه¬ی تدوین ویژگی های رشدی که همراه با کاهش فقر باشد، مطرح گردید و اصطلاح «رشد فقر زدا» مورد توجه قرار گرفت. این تجارب نشان می¬دهد که اگر ویژگی های گروه های فقیر در الگوی رشد در نظر گرفته نشود، لزوما با رشد اقتصاد ملی، فقر کاهش نخواهد یافت. این مطالعه با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی، اثر گذاری رشد بخش های اقتصادی را در کاهش فقر پیگیری کرده است. برای این منظور، ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1385 به همراه اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن و بودجه خانوار، تغییرات مستقیم و غیر مستقیم شاخص فقر را در اثر رشد بخش های اقتصادی بررسی و تحلیل کرده است. نتایج حاکی از این است که تخفیف یا کاهش فقر در 14 بخش اقتصادی، از دو عامل؛ تغییر در میانگین درآمد های گروه های اقتصادی و اجتماعی خانوارها و کشش شاخص فقر نسبت به تغییر در میانگین درآمد گروه های مزبور، تاثیر می پذیرد. بیشترین سهم در کاهش فقر خانوارها، به ترتیب مربوط به رشد بخش های کشاورزی، ساختمان، عمده فروشی و خرده فروشی می باشد. همچنین بخش های واسطه گری های مالی و آموزش سهم قابل توجهی را در کاهش شکاف درآمدی خانوارها نسبت به خط فقر به همراه داشته اند. به این ترتیب رشد بخش های مذکور، رشد فقرزدا تعریف می شود.
Machine summary:
"شناسایی رشد بخشهای اقتصادی در کاهش فقر با استفاده از رویکرد ضرایب فزاینده قیمت ثابت SAM Identification of Economic Growth in Reducing Poverty, Use of Fixed Price Multiplier Approach Based on the SAM (Social Accounting Matrix) دکتر سهیلا پروین 1 ، دکتر علی اصغر بانویی 2 ، ساناز عباسیان نیگجه 3 دریافت: 06/08/1391 پذیرش:11/02/1392 چکیده: کلمات کلیدی: طبقهبندی JEL: E16, O10 , P46.
راوالیون دو تعریف از رشد فقرزدا ارائه میدهد که در ادبیات اخیر مطرح است؛ در تعریف اول، رشد فقرزدا رشدی است که میزان فقر را کاهش میدهد در صورتی که همه Besley and Cord (2010) Pro – Poor Growth Kakwani (2000) Bagheri and Kavand (2008) Dollar and Kraay )2001( Kuznets )1955( Abonorei and Ghadi (2007) Chenry and Ahluwalia Pro – Distribution Redistribution With Growth Son (2003) Datt and Ravallion (2002) Kakwani and Pernia (2000) Asian Development Bank Thorbecke and Hong-Sang Jung (1996) درآمدها در یک نرخ مشابهی رشد داشته باشند و در تعریف دوم، رشد فقرزدا رشدی است که فقر و نابرابری را کاهش دهد.
3 بمنظور ارتباط دادن تغییرات در شاخص فقر به تفکیک بخشهای مختلف اقتصادی به تغییرات در تولید یا درآمد فعالیتهای مختلف اقتصادی که از اجرای سیاستهای کلان اقتصادی ناشی میشود، از رابطه ذیل استفاده میگردد: (8) که در آن تغییر در تقاضا یا تولید بخش jام میباشد که بصورت سرانه برای گروه iام تعریف و ضرایب فزاینده ماتریس حسابداری اجتماعی به قیمت ثابت میباشد."