Abstract:
نحوه اعمال اراده سیاسی و چگونگی توزیع قدرت سیاسی در سطح فضای درون یک واحد سیاسی یا ناحیه سیاسی، از مهمترین مباحث جغرافیای سیاسی است که تحت عنوان نظام سیاسی یا نظام فرمانروایی مطرح می گردد. مطالعه حاضر توزیع فضایی قدرت سیاسی از طریق شورای اسلامی شهر در ایران با استفاده از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نظریه سرمایه اجتماعی می باشد. تحلیل داده های مطالعه نشان می دهد، با وجود تاکید سرمایه اجتماعی به همکاری، مشارکت و اعتماد میان نهادهای مردمی و مردم محلی که سبب پویایی بیشتر جامعه می شود و مردم خود امور محلی را انجام می دهند، وجود قوانین مبهم و نظام اداری متمرکز منجر به عدم کارایی مناسب شوراهای اسلامی شده و حوزه عمل و اختیارات آنها را محدود می کند. در این شرایط به جای توزیع قدرت در دست نهادهای مردمی همچون شوراها، شورایاری ها و شهرداری ها، قدرت در دست حکومت مرکزی متمرکز خواهد بود و این نهادهای مردمی به جای تمرکززدایی به حمایت خواهی از دولت و تمرکزگرایی شدیدتر قدرت در دست دولت مرکزی دامن می زنند. از این رو می توان گفت که، هماهنگی سیاستی برای تدوین توسعه راهبردی شهر ها در شرایط کنونی باید از طریق مکانیزم های هماهنگی و همکاری با استفاده از موارد زیر صورت گیرد که عبارتند از: مشارکت تعداد زیاد شهروندان و گروه های ذی نفع شهری از جمله بخش عمومی و خصوصی، همکاری تا حد امکان در صورت بندی و اجرای راهبرد ها، گستردگی کم موضوعات سیاسی در سیاست گذاری، مرز های بسیار باز برای شهروندان و مشارکت آنها به صورت مشاوره افقی، آزادی عمل اندک دولت از جامعه.
Machine summary:
تحلیل داده های تحقیق نشان میدهد با وجود تأکید سرمایۀ اجتماعی به همکاری، مشارکت و اعتماد میان نهادهای مردمی و مردم محلی که سـبب پویـایی بیشتر جامعه میشود و مردم خود امور محلی را انجام میدهند، وجود قوانین مبهم و نظام اداری متمرکز به عدم کارایی مناسب شوراهای اسلامی منجر میشود و حوزة عمل و اختیارات آن ها را محدود میکند.
تحقیقات انجام شده در مورد همکاری و مشارکت مردم در قالب نهادهای مردمی توسط اندیشمندان به این شرح است : کلمن ١ (١٩٨٨)، جامعه شناس آمریکـایی ، و تحقیـق او در زمینۀ مشارکت در امور مدرسـه ، پـس از آن پـژوهش هـ ای بوردیـو ٢ در فرانسـه (١٩٨٥)، مطالعات پاتنام ٣ (١٩٩٣) در زمینۀ رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و نهادهای دموکراتیک در ایتالیا و تحقیقات فرانسیس فوکویاما٤ (١٩٩٩) دربارة رشد و توسعۀ اقتصادی کشورها (توسلی و موسوی، ١٣٨٤: ٦).
طـرح مبحـث توزیـع فضـای قدرت سیاسی از طریق شورای اسلامی شهر با کمک نظریۀ سرمایۀ اجتماعی میتواند بـا تصحیح دیدگاه هایی دربارة مباحث مشارکت شهروندان در امور محلی خود، چشـم انـداز جدیدی پیش روی ما قرار دهد و در واگذاری قدرت از دولت به مردم در قالب نهادهـایی مانند شورای اسلامی، شورایاریها و شهرداریها نظریه ای مناسب به شـمار آیـد.
در این میان ، توزیع فضایی قدرت و مشارکت مردم در امور محلی به عنوان سـرما یۀ اجتمـاعی جامعه یکی از راه حل های مناسب برای برطرف کردن چالش میان دولـت و شـهروندان تلقـی میشود.