Abstract:
این نوشتار به مسئله ی انحطاط دولت عباسیان در آغاز سده ی چهارم هجری قمری می پردازد که با تصرف بغداد به دست معزالدوله(334ه.ق) به نهایت خود رسید. یکی از مراحل مهم در روند انحطاط اقتدار سیاسی - نظامی این دولت، در زمان مقتدربالله روی داد و آن، بر هم خوردن تعادل و توازن میان اجزای نظام عباسی بود. در این نوشتار با ایجاد پیوند میان سطوح تحلیلی زمان مند(تاریخی) و هم زمانی(ساختاری)، عوامل و زمینه هایی که به مختل شدن کارایی نظام سیاسی عباسیان انجامید، در سه سطح زمان تاریخی تشریح می شوند. تمرکز این نوشتار بر مرحله هایی از فرایند پیش گفته است که در دوره ی خلافت مقتدر روی داد. به عنوان نتیجه می توان گفت تنگنا های اقتصادی ای که عوامل آن در درازمدت شکل گرفت و تداوم یافت، به همراه تحول در ساختارهای نظامی و اداری، سرانجام به ایجاد بحران انجامید. عدم کارآمدی دیوان سالاری، و عدم توانمندی کنش گران غیرنظامی در مهار کردن آن، منجر به بر هم خوردن تعادل و توازن میان اجزای نظام حکومتی عباسیان، و نهایتا ناکارآمدی آن در رویارویی با چالش های پیش رو منتهی گردید. این امر راه را برای دخالت گسترده ی نظامی پیشگان و ایفای نقش فعال از سوی آنان گشود.
Machine summary:
"maM تاریخ دریافت:91/1/18،تاریخ تأیید:91/4/15o} (به تصویر صفحه مراجعه شود)>RCO< مقدمه این نوشتار بر آن است عوامل زمانمند یا تاریخی و غیر زمانمند یا ساختاریای را که در آغازسدهی چهارم هجری قمری به کاهش کارایی و نیز بر هم خوردن تعادل در نظام سیاسی-اداریعباسیان انجامیدند،مورد بررسی قرار دهد.
مونس حتی اختیار آن را داشت که محل تأمین بودجهیسپاهیان خود را،برابر شش صد هزار دینار در سال،مشخص کند؛{o5o}و سرانجام هم او بود کهپس از کشته شدن مقتدر و خلافت«القاهر بالله»،ابو علی مقله را به وزارت او برگزید.
همچنین،هنگام وزارت ابو جعفر فضل بن فرات در واپسین ماههای خلافت مقتدر نیز این وضعادامه داشت(همان،ج 5،ص 327)o} {o(5)ابن مسکویه،همان،ج 5،ص 295.
علی بن عیسی(وزارت دومش:محرم سال 315 تا ربیع الاول سال 316 ه ق)در برابربحران مالی دولت،کارگزاران شایسته را با حقوق ده ماه،و چاپارها و خبرگزاران را با حقوقهشت ماه در سال به کار گماشت و حقوق کارمندان دولتی را نیز کاهش داد؛{o5o}همچنین،برایرویارویی با قرمطیان و نگاهبانی از راههای مکه،به جای سپاهیان پرهزینهی یوسف بن ابی-الساج،از جنگاوران قبیلههای بنی شیبان و بنی اسد استفاده نمود؛{o6o}و از درآمد اقطاعهای وزیران{o(1)همان،ج 5،صص 264-265؛ابن اثیر،همان،ج 19،ص 232.
o} نتیجه با توجه به آنچه در این نوشتار آمد،میتوان چنین استنتاج نمود که سقوط نظام سیاسی عباسیاندر سدهی چهارم هجری قمری پیآمد فرجامین سه ساحت از عوامل تاریخی بود که تأثیرمشترک آنها نخست منجر به بر هم خوردن تعادل نظام خلافت و چیرگی نظامیپیشگان برآن در دورهی مقتدر گردید."