Abstract:
یکی از مباحثی که از قدیم ذیل بحث تفویض امور دین به پیامبر و اهل بیت^ مطرح بوده و امروزه برخی روشنفکران ذیل بحث خاتمیت مطرح می کنند، بحث ولایت تشریعی ائمه اطهار^ می باشد. سوالی که در اینجا مطرح است اینکه، آیا بعد از پیامبر اکرم|، ائمه اطهار^ دارای حق تشریع و جعل احکام نو در حوزه دین هستند؟ حجیت کلام ائمه در امور دین چگونه با خاتمیت سازگار خواهد بود؟در این نوشتار با استفاده از آیات قرآن و روایات معصومین^ به این نتیجه رسیده ایم که جعل حکم در حوزه دین فقط مختص خداست و هیچ کس از چنین حقی برخوردار نیست و تمام آنچه ائمه اطهار^ بیان می نمودند، با واسطه پیامبر اکرم| از خدای متعال دریافت شده بود و فقط در حوزه مسائل حکومتی و مدیریت جامعه و نیز در منصب قضاوت و داوری می توانستند بدون ارتباط با وحی، قانونی وضع نموده و یا حکمی صادر کنند.
Machine summary:
سؤالی که در اینجا مطرح است اینکه، آیا بعد از پیامبر اکرم|، ائمه اطهار^ دارای حق تشریع و جعل احکام نو در حوزه دین هستند؟ حجیت کلام ائمه در امور دین چگونه با خاتمیت سازگار خواهد بود؟در این نوشتار با استفاده از آیات قرآن و روایات معصومین^ به این نتیجه رسیدهایم که جعل حکم در حوزه دین فقط مختص خداست و هیچکس از چنین حقی برخوردار نیست و تمام آنچه ائمه اطهار^ بیان مینمودند، با واسطه پیامبر اکرم| از خدای متعال دریافت شده بود و فقط در حوزه مسائل حکومتی و مدیریت جامعه و نیز در منصب قضاوت و داوری میتوانستند بدون ارتباط با وحی، قانونی وضع نموده و یا حکمی صادر کنند.
(کلینی، 1365: 5 / 491؛ صدوق، 1367: 4 / 119) یا اینکه بگوییم این مسائل مستحدثه، مربوط به احکام و حلال و حرام نبوده، بلکه در حوزه مسائل حکومتی و قضایی بوده است؛ چنانکه امام سجاد× در پاسخ به این سؤال که شما براساس چه حکمی حکم میکنید؟ فرمود: براساس حکم آلداود و اگر در موردی علمش نزد ما نبود، روحالقدس آن را به ما الهام میکند؛ (صفار، 1404: 451) زیرا مسائل مربوط به حوزه دین بهطور کامل بر پیامبر اکرم| نازل شده بود (همان: 394) و ائمه^ تابع کتاب و صحیفهای بودند که رسول خدا| به امیرالمؤمنین× داده بود (مجلسی، 1404 ب: 26 / 33) و در آن، حکم همه حلال و حرامها وجود دارد.