Abstract:
پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی و تحلیلی، ویژگیهای علم مدرن را از جنبههای گوناگون از جمله هدف، روش، کاربرد و آثار آن بررسی میکند. این کار از یک، هویت علم مدرن را معرفی و شناخت ما را نسبت به آن دقیقتر میکند و از سوی دیگر، تفاوت ماهوی و تقابل آن را با علوم اسلامی آشکار میسازد. در ضمن، از برخی کاستیهای جدی این علم نیز پرده برمیدارد. عقلگرایی افراطی، سلطة شناخت حسی و تجربی، مادهگرایی و دنیا گرایی، بیتوجهی به غایت هستی، مهمل خواندن گزارههای دینی و فلسفی، جدایی دانش از ارزش، جدایی دانش از دین، جدایی دانش از سیاست و ابزار شدن آن برای سیاستمداران، حذف یقین علمی و اکتفا به یقین روانشناختی، هدف قرار دادن کسب قدرت به جای کشف حقیقت، جزیی نگری و تجزیة علوم از اموری هستند که به عنوان ویژگیهای علم مدرن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند.
The present inquiry aims at investigating the features of modern science from different aspects، including its aim، method، application، and impacts. The method of research is descriptive and analytical. This investigation، on the one hand، defines the identity of modern science and makes our understanding about it more exact. On the other hand، it exposes its essential difference and contrast with Islamic sciences. Meanwhile، it reveals some of its serious shortcomings. Radical rationalism، dominance of sense-knowledge and empirical knowledge، materialism and secularism، neglecting the end of existence، considering religious and philosophical propositions as nonsense، separation of knowledge and value، of knowledge and religion، and of knowledge and politics which serves as an instrument in the hands of politicians، omitting scientific certainty and relying solely on psychological certainty، seeking power instead of finding the truth، particularism and differentiating the sciences، are features of modern science which are investigated in this study.
Machine summary:
"). و بسط یافته آن است، بلکه این علم تفاوت ماهوی با علوم سنتی دارد: مسلمین باید در باره رابطة میان علم جدید، به عنوان ساختاری نظری و معرفتی نسبت به جهان مادی، با کاربرد آن در زمینههای گوناگون، از پزشکی گرفته تا صنعت، یا همة آنچه بنا به تعبیر مصطلح و رایج میتوان تکنولوژی نامید نیز مطالعه کنند.
299 گنون در جای دیگر صاحبان علم جدید را مورد انتقاد قرار میدهد و مینویسد: آنان از یک طرف، درک نکردهاند که این معارف مربوط به جزییات و تفصیلی بنفسه بیمعنا و فاقد ارزش بوده و لیاقت آن را ندارد که یک معرفت کلی را که حتی در صورت اکتفاء کردن به امور نسبی، در مرتبتی خیلی بالاتر قرار دارد، فدای آن ساخته شود و از جانب دیگر، پی نبردهاند که عدم امکان در امر توحید کثرت آنها، فقط ناشی از آن است که وابسته ساختن آن علوم را در اصل و مبدئی بالاتر بر خود حرام کردهاند و نیز معلول این امر است که برای اینکه این علوم را از پایین و به سویی بالا و از ظاهر و صورت به سوی باطن شروع کنند پای فشردهاند.
ولی از سوی دیگر، علم مدرن با هویت غیرعلمی دادن به گزارههای دینی، به حذف حقیقت و اصل دین پرداخت؛ زیرا جدایی دین از علم، که از طریق ارجاع قضایای دینی و تأویل آنها به قضایای ارزشی و ارجاع قضایای ارزشی و تعبیر آنها به گرایشهای شخصی یا به میدانهای گوناگون بازی، که مغایر با بازیهای علمی است انجام میشود، در اولین گام اعتبار و ارزش جهانشناختی قضایای دینی را سلب میکند و تنها نقشی عملی در تأمین گرایشهای فردی و جمعی برای آنها تعیین مینماید."