Abstract:
دگرگونی های محیط سازمان ها پدیده ای است که همواره بر عملکرد آن ها تاثیر عمیقی می گذارد و آن هایی می توانند از این دریای پرتلاطم به مقصد برسند که با اتخاذ تدابیر مقتضی امواج خروشان را تحمل نموده و با استفاده موثر و کارآمد از منابع خود مزیت رقابتی کسب نمایند. یکی از ابزارهای موثر برای انجام این مهم تدوین یک استراتژی مدون و منسجم می باشد. استراتژی، برنامه ای برای حرکت سازمان از وضعیت جاری به وضعیت مطلوب می باشد. تعیین بهترین استراتژی تولید به علت انتخاب های گسترده و محدویت هایی که سازمان با آن مواجه می شود آسان نیست. چهارچوب های متعددی برای تدوین استراتژی سازمان از سوی محققین پیشنهاد شده است. باتوجه به این که سیستم تولیدی می بایستی منعکس کننده استراتژی تولیدی شرکت و اولویت های رقابتی منتخب آن باشد، ارائه ابزارهایی برای ارزیابی هم گرایی بین استراتژی تولید و سیستم تولید می تواند از جایگاه رقابتی شرکت ها حمایت به عمل آورد. یکی از مدل های مناسب جهت مخاطب قرار دادن این موضوع با رویکرد صنعتی، کاربرگ استراتژی میلتنبرگ می باشد. در این مقاله، تحقیقی تجربی با نگرش مطالعه موردی در یکی از شرکت های تامین کننده شرکت ایران خودرو جهت تدوین استراتژی تولیدی انجام یافته است. جهت اعتبار تحقیق و جلوگیری از پیش داوری ها در تعیین سطوح تولیدی از چک لیست استفاده و همچنین جهت رتبه بندی استراتژی ها از رویکرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است.
The change of environment in organizations is a phenomenon that continues to have a profound effect on their functionality، and only those who adopt a suitable strategy may endure the roaring waves and by making effective use of their resources، gain a competitive advantage. One of the most effective and instrumental methods of implementing this vital point is the formulation of a compiled and coherent strategy. The strategy would involve the procession of the organization from the status quo to a favorable position. Adopting the best manufacturing strategy is not an easy task، given the restrictions the organization would have to face and also the wide range of choices available. A multitude of frameworks for the formulation of a suitable strategy for the organization have been recommended by researchers. Considering that the system of manufacturing should be a reflection of the manufacturing strategy of the company and its selected competitive priorities، the introduction of tools for the measure of convergence between manufacturing strategy and manufacturing systems may provide a competitive edge for companies. A suitable prototype to address the issue with an industrial approach is the Miltenburg strategic worksheet. In this article، an empirical research has been made with a case study approach، in one of the Iran Khodoro Company’s supplier in order to formulate the manufacturing strategy. For the sake of the credibility of the research and to discourage prejudgment in determining the levels of manufacturing، a check list has been used، and in order to rank the strategies، an analytical hierarchal approach has been implemented
Machine summary:
برای دستیابی به اهداف مذکور سعی میشود با به کارگیری کاربرگ استراتژی ٢ ارائه شده توسط میلتنبرگ ٣، تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی ٤ و چک لیست این امر صورت پذیرد.
چگونه دراغلب به موقع سفارشات تأخیرایجادمیشود؟تأخیرات به چه نحویهستند؟ هزینه هزینه مواد، نیروی کار، سربار و منابع دیگر استفاده شده جهت تولید یک محصول کیفیت حدی که مواد و عملیات با خواسته و انتظارات مشتریان تطبیق پیدا میکند عملکرد ویژگیهای محصول و حدی که ویژگیها یا طرح به یک محصول اجازه میدهد تا کارهایی را که محصولات دیگر قادر نیستند را انجام دهد انعطاف حدی که در آن حجم محصولات موجود برای پاسخ گویی سریع به نیازهای مشتریان پذیری میتواند افزایش یا کاهش یابد نوآوری توانایی معرفی سریع محصولات جدید یا ایجاد تغییرات طراحی برای محصولات موجود خروجیهای تولیدی همان استراتژیهای رقابتی در سطح واحد تجاری ٢ میباشند.
حال میبایستی به این سؤال پاسخ دهیم که چه مکانیزمی جهت انتخاب مناسب ترین سیستم تولیدی برای یک موقعیت خاص وجود دارد؟ جزء تجزیه وتحلیل رقابتی ٢ استراتژی تولید در کاربرگ استراتژی تولید، مکانی است که این عمل انجام و نیازهای مشتری به خروجیهای تولیدی خاص تبدیل گردیده ، سطوح هدف برای هر خروجی تنظیم میشود و یک سیستم مناسب تعیین میشود.
در رتبه بندی به دست آمده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی مهم ترین خروجی هزینه میباشد، از سوی دیگر همان طور که قبلا نیز اشاره شد خروجیهای تولیدی همان استراتژیهای رقابتی میباشند پس در حقیقت استراتژی مطلوب این شرکت استراتژی هزینه میباشد.