Abstract:
مقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسی جایگاه و اهمیت خیال و همچنین تاثیر آن بر چهره نگاری در نقاشی ایرانی بپردازد. در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از تفکر و نگرش عرفانی ایرانی و استفاده از آثار منظوم ادبیات پارسی و تطبیق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشی ایرانی، تحلیلی بینامتنی ارائه گردد. در هر بخش نیز مستندات تصویری از مکاتب مختلف نقاشی ایرانی ارائه شده است تا به روشن شدن این امر که هنر تصویرگری ایران همواره و در طول تاریخ خود بهره مند از عنصر خیال بوده و با توسل به این تفکر خالق جهانی مثالی شده است، کمک نماید. بدین منظور در بخش نخست به خیال و جایگاه آن در نقاشی ایرانی پرداخته شده و در بخش های دیگر مقاله عناصر خیالی و مثالی ادبیات با چهره نگاری نقاشی ایرانی تطبیق یافته است. نتیجه حاصل از تحقیق آنکه، نقاشی ایرانی با بهره گیری از نمادها و نشانه های نهادینه شده در ادبیات منظوم که برآمده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته، چنانکه این مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح می توان شاهد بود.
This article is an investigation into the position، importance، and effect of image on Iranian portrait painting. It is an intertextual analysis of Persian poetry and painting، focusing the elements of mysticism in both. The discussion is documented offering paintings from different Persian painting schools so that it can better show how this field of art has always used the element of image and mystical understanding to convey a figurative universe. The article، first، introduces image and its position in Iranian painting، then contrasts the figurative elements in both Persian poetry and portrait painting، and finally concludes that Persian painting، using institutionalized signs and symbols in poetry has created its own figurative and ideal human. This feature can be found in Persian painting up to the first half of Qajar reign in the 13th century A. H.
Machine summary:
در هر بخش نیز مستندات تصویری از مکاتب مختلف نقاشی ایرانی ارائه شده است تا به روشن شدن این امر که هنر تصـویرگری ایران همواره و در طول تاریخ خود بهره مند از عنصر خیال بوده و با توسـل بـه ایـن تفکـر خالق جهانی مثالی شده است ، کمک نماید.
نتیجه حاصل از تحقیق آنکه ، نقاشی ایرانی با بهرهگیری از نمادها و نشانه های نهادینـه شـده در ادبیـات منظـوم کـه برآمـده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته ، چنانکـه ایـن مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح می تـوان شاهد بود.
نقاشی ایرانی ، خیال، مثال، ادبیات، نماد مقدمه هنر و فرهنگ ایرانی دارای مؤلفه های خاص در جهان پیرامـون خـود بـوده کـه یکـی از ایـن ویژگی ها توجه و تأکید این هنر بر عنصر خیال و نگاه دیگرگون آن به عالم بوده است .
این مؤلفـه بنا بر شواهد بدست آمده، از دیرباز در تمدن ایرانی دارای جایگاه و شأنی والا بوده و در طی قرون متمادی و با پیشرفت فرهنگ ها و تمدنهای فلات ایـران، اگـر چـه از مقـام و اعتبـار آن کاسـته نشده، بلکه به فراخور رشد فرهنگی و علمی ایرانیان توجه و تأکید بـر نگـرش خیـال محـور نیـز ضابطه مندتر از گذشته رشد یافته است ، تا آنکه این میراث عظیم به دوران اسـلامی ایـران انتقـال یافته و ایرانیان نیز چونان دیگر دستمایه های فکری و فرهنگـی خـود، آن را بـا پیـام و آرمانهـای الهی اسلام، همگام و همراه ساخته اند.