Abstract:
گسترش سریع عثمانی به سوی بیزانس و بالکان، در اوایل قرن سیزدهم میلادی در کنار عوامل مادی مرهون عوامل معنوی نیز بود. در این باره میتوان به ارتباط معنوی بین بکتاشیه و ارتش عثمانی موسوم به «ینیچری» اشاره نمود. در ابتدای تأسیس دولت عثمانی بزرگان دین در امور سیاسی، اداری و نظامی، نقش و تأثیر بسیاری داشتند. این رابطه مثبت طریقتهای شیعی با سلاطین عثمانی تا زمانی که متولیان امور در یک چارچوب مشروع فعالیت مینمودند، ادامه داشت و بزرگان دین، فرق صوفیمسلک و علویان از نظام حاکم حمایت میکردند. در اواخر دورة عثمانی تضعیف نقش دین و مؤسسات دینی باعث به وجود آمدن عکسالعملها و قیامهای مردمی شد. بایزید اول با نادیده گرفتن تذکرات علمای دین و افتادن به دامن انواع فسادها باعث انعقاد نطفه قیامهای مردمی گردید. تأسیس دولت صفوی در سال 1501 در ایران نیز در بالا بردن روحیه شیعیان باطنی و گسترش فرهنگ اسلام شیعی عاملی تأثیرگذار بوده است. گسترش روزافزون چپاولهای اقتصادی و ظلم به مردم عادی نیز از عوامل قیامها به شمار میروند. در این مقاله با تبیین عوامل فوق، قیامهای اسلامی و شیعی متعدد آن دوره بررسی شدهاند.
Machine summary:
"با این همه بایزید اول در وصیت خود خواست که او را هرچند برای مدت کوتاه در آکشهیر در کنار مزار محمود حیرانی (م 1224م) که بهعنوان یک صوفی شیعه بکتاشی میان ترکمنها معروف و مورد احترام بود دفن نمایند (Sa'dettin Efendi, 1992: 1/332, 358).
بیشتر طرفداران شیخ از طبقه فقیر و محروم جامعه بودند (Sa'dettin Efendi, 1992: 11/112)، ولی نظام عثمانی این قیام متکی به مردم را بیرحمانه سرکوب و رهبرانش را اذیت و شکنجه کرد 4 (Hammer, 1983: 11/421).
علیرغم همه این فشارها شیخ جلال (Akdağ, 1975: 117)، که مدتی طولانی از عمر خود را در غار به زهد و عبادت سپری کرده بود، به همراه بیست هزار نفر که اغلب آنان فقرا و بیچارگان بودند در اطراف شهر یوزگات قیام کرد (Sa'dettin Efendi, 1992: 4/347).
حتی با این بهانه که ممکن است کسانی از راه تقیه خود را مخفی نموده باشند مأموران مخفیای را برای شناسایی شیعهها و باطنیها به مناطق مختلف اعزام کرد و جان بسیاری از مردم بیگناه را مورد تعرض قرار داد (Sa'dettin Efendi, 1992: 4/347).
ما برای برگرداندن آن به راه اصلی خود، و محافظت از حقوق مردم در برابر تعرض ظالمان قیام کردهایم» (Mizancı, 1328: 3/367-368)؛ ولی عثمانیها که این اصل مقبول سنتی را که «مردم در دست حاکم و سلطان امانتاند» زیر پا گذاشته بودند، هزاران نفر را که به خاطر اسلام و عدالت قیام کرده بودند، کشتند و تپههایی از سرهای کشتهشدگان درست کردند (Tarih-i Naima, 1969: 2/548)."