Abstract:
هدف مقالة حاضر آن است تا نشان دهد اولا خوابها و رویاها چون از یک منبع اصیل و کهن تغذیه میشوند و از یک زمان اسطورهای میآیند و از طـرفی به دلیـل داشتن صبـغة روحـانی و مـعنـوی، با ارزش هسـتند، بنابر این بر خلاف تصور عوام، مهمل و بیهوده نیستند بلکه مشحون از ارزشها و آموزههای اخلاقیاند همچنین دارای کارکردها و تاثیراتی در زمینه های مختلف میباشند. ثانیا بسته به نوع خواب، مفهوم خوابها متفاوت است. اگر خواب از نوع اضغاث احلام باشد، عوامل مختلفی در ایجاد و شکلگیری آن سهیماند، از جمله بازتابی از فعالیتهای روزانه میتوانـد باشد که در اینصورت تعبیری برای آن نباید قائل شد و اگر خواب از نوع رویای صادقه باشد حتما تعبیر و تاویل دارد و هدف و منظوری از شکلگیری آن در پس پرده وجود دارد و حامل پیامی از طرف نیروهای ناخود آگاه و ملکوتی ما میباشد که لزوما وظایفی را برای ما ایجاد میکند. همچنین در این مقاله نشان داده میشود که تحریف و تفسیر به رای، خواب را از اصل خود و تاثیر به حق آن تغییر نمیدهد.
Machine summary:
"خوابها و رؤیاهای افرادی با گرایشهای خاص معنوی و دینی[عرفا] در مفهوم متداول خود به کار نمیروند و همچنین محتویات خوابها و رؤیاها بر خلاف تفکر عوام الناس مهمل و بیهـوده نیستند، بلـکه دارای کارکرد میباشند و از طرفی اگر بپذیریم که عرفان و گرایشهای عرفانی با بهره جستن از عامل دین و روان در کیفیت و محتوای خوابهای انسان دخیل هستند با سؤالاتی مواجه هستیم از قبیل اینکه خوابها چگونه با رویکرد عرفانی و روانشناختی و نیز رهیافت اسطورهای میتوانند عامل تحول شخصیت انسان معرفی شوند؟ نگاه روانشناسانه به پدیدة رؤیا، رؤیا را دارای منطق و قانونمـند میداند و برای این قوانین و منـطق حاکم بر رؤیاها ارزش قائل است، ضمن اینکه برای رؤیا و خواب، یک نوع رهایی و آزادی از محدودیتها، نیز قائل است.
اولیا را خواب، ملک است ای فلان همچو آن اصحاب کهف اندر جهان ( همان، 3553 ) چشـــــم من خفته دلم بیدار دان شکل بــــی کار مرا بر کار دان گفت پیغمبـــر که عینـــای تنام لا ینام قلبـــــی عن رب الانام چشم تو بیدار و دل خفته به خواب چشم من خفته دلم در فتح باب ( همان، 2/ 3550- 3548) عارف بزرگ، عطار نیشابوری، رؤیا را یکی از مضامین شعری همة منظومههای خود از جمله الهی نامه، اسرار نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر قرار داده و در میان حکایتها برای بیان مسائل مختلف اخلاقی، عرفانی و دینی از خواب و رؤیا استفاده کرده و در آخر، رؤیـا را وسیلة بیـدار دلـی عرفـا میداند."