Abstract:
در روند تکاملی شعر در دوره معاصر، علاوه بر کاربرد ویژه اوزان عروضی و ایجاد انسجام نسبی در بندهای شعر، برای تقویت فرم ویژه و رسیدن به ساختار، شاعران در عین توجه به امکانات بلاغی جدید، از ظرفیتهای نگارشی هم سود جسته اند؛ مثلا برای بیان حالات و ایجاد شعر تجسمی و دیداری، به نحوه نوشتن کلمات و استعداد واژگان در تقطیع پذیری و فضاسازی، توجه نشان داده اند. از جمله امکاناتی که شاعران نوگرای معاصر از آن درجهت تقویت فرم و رسیدن به ساختار هنری و کلامی و اجرای دقیق شعر، بهره برده اند، نشانه های سجاوندی است. این نشانه ها علاوه بر کاربرد خاص برای بیان انواع و اقسام جمله ها و درست خوانی ترکیبات و واژگان، در دوره جدید به خصوص در بین پیروان اسلوب نیما، به منزله عضوی از ساخت هنری و ساخت شعری، جنبه نشانه شناختی و دلالتی ویژه ای یافته است که تحلیل آنها می تواند تفاوت نگرش شاعران معاصر را به پدیده ها نشان دهد. این جستار، تلاشی است برای نشان دادن اهمیت نشانه های نگارشی در شعر امروز و گشودن دریچه ای کوچک به چشم اندازی گسترده که بررسی و دقت بیشتری را می طلبد
In the evolutionary trend of poetry in the present age alongside the special application of prosodic meters and relative cohesiveness in the stanzas، poets while focusing upon modern rhetoric potentialities، have also utilized writing capabilities to strengthen a specific form and to reach at an artistic structure. For example، they concentrate upon the writing style and lexical capacity through dissection while creating the desired atmosphere. One of the possibilities having been used by the contemporary modernist poets to enrich the form and the linguistic-artistic construction، as well as to exactly represent the poems is using punctuation. These signs، besides their special application for describing numerous kinds of sentences and correct reading of phrases and words، in the modern poetry and especially in the works done by the followers of Nima’s style have attained semiotic aspects and particular signification as a part of artistic-poetical structure، Their analysis can indicate the diversified viewpoints of contemporary poets about different phenomena. This research is an attempt to indicate the importance of the signs of writing in the modern poetry with a view to open the new phase in a vast perspective which requires more attention and exactness.
Machine summary:
"در این موارد،میان کاربرد این نشانهها در شعر و نثر،تفاوت چشمگیری دیده نمیشود؛مثلا در شعر نیما یوشیج،تمامی نشانهها دقیق و کامل به کار رفته است(شاید بتوان از حیث نشانه گذاری،شعر نیما را از زمرۀ کاملترین دانست) تا آنجا که حتی نقطۀ پایان تمامی جملات خبری کامل،گذاشته شده است؛سایر نشانههای نگارشی نیز در شعر نیما کامل و دقیق به کار رفته است: بر پای بید سبز نشسته تمام روز، افکنده سر فرود،چنان شاخههای بید، بود از برای عشق دلازار خود بسوز، هرکس صدای گریهاش از دور میشنید ای عاشق فسرده!بخوان زیر بید سبز.
این توضیح،دو نکته را به روشنی نشان میدهد:نخست اینکه شاعر از این شعر،دقیقا تصویری نمایش گونه در ذهن دارد؛چنانکه گویی مقدمات اجرای آن را بر صحنه فراهم میکند(دستور صحنه)؛دو دیگر آنکه گیومه را در مفهومی تازه به کار میگیرد که مألوف نیست و لذا ناگزیر میشود آن را توضیح دهد: گذارت از آستانۀ ناگزیر فرو چکیدن قطرۀ قطرانی است در نامتناهی ظلمات: «-دریغا ای کاش ای کاش قضاوتی قضاوتی قضاوتی در کار در کار در کار میبود!»- شاید اگرت توان شنفتن بود پژواک آواز فرو چکیدن خود را در تالار خاموش کهکشانهای بی خورشید- چون هرست آوار دریغ میشنیدی: «-کاش کی کاش کی داوری داوری داوری در کار در کار در کار در کار...
»و«بهتر» وجود دارد؟چرا شاعر در هیچ حاشیهای آنها را رمزگشایی نکرده است؟آیا بناست هر خواننده تعبیر خاص خود را از این نشانهها داشته باشد؟چه تعبیری؟ به هر روی در میان این همه شرح و تفسیر و بررسیهای ادبی که در باب شعرهای معاصر نوشته شده،به نشانههای سجاوندی مستقلا پرداخته نشده است؛گویی در نظر شارحان،نشانههای سجاوندی در تکامل شعر و تقویت فرم آن،نقشی به عهده نداشته است."