Abstract:
روابط خصمانة آمریکا با ایران، پس از انقلاب اسلامی، موجب شد بسیاری از امریکاییها به نگارش کتاب و مقاله دربارة ایران گرایش یابند، که رابرت بائر، نویسندة کتاب شیطانی که ما میشناسیم (نحوة برخورد با ابرقدرت جدید ایران)، از این جمله است. باوجوداین، باید پرسید که آیا آنان توانستهاند تصویری متفاوت از ایران امروز (جدید) نشان دهند (سوال)؟نویسندة این کتاب ـ هرچند کوشیدهاست، به منظور ترغیب دولتمردان امریکا به مذاکره با ایران، سیمای جدیدی از ایران، در حکم ابرقدرتی منطقهای، ترسیم کند ـ با تهاجمی و توسعهطلبانه دانستن سیاستهای ایران، عملا، نتوانستهاست امریکاییها را به مفاهمه با ایران متقاعد کند (فرضیه).نویسندگان مقالة حاضر کوشیدهاند، ضمن معرفی اجمالی اثر رابرت بائر، به تحلیل آن بپردازند (روش) تا نشان دهند نوشتههایی چون کتاب مزبور، همچنان، بهگونهای ضمنی و ظریف، در پی ترسیم تصویری شیطانی از ایراناند (هدف). گره خوردن تصویری که امریکاییها از ایران ترسیم کردهاند با دیدگاههای صهیونیستی، پی نبردن نویسندگان و مسئولان امریکایی به ماهیت درونی انقلاب اسلامی و کشف زمینهسازیهای امریکا برای سرکوب بیشتر هلال شیعی و هارتلند آن، یعنی ایران، از نتایج این مقاله است (یافتهها).
America's hostile relations with Iran, after the Islamic revolution, inclined many Americans to write books and articles about Iran. Robert Baer, the author of the book The Devil We Know (Dealing with the New Iranian Super Power), is one of these people. Nevertheless, we should ask whether they have been able to show a different picture of the contemporary (new) Iran or not? (Question) The author of this book, although tried to sketch a new picture of Iran as a regional super power in order to encourage American politicians to negotiate with Iran, has not been able to convince Americans to do so, since he regarded Iran's policies as being aggressive and expansionist. (Hypothesis} The authors of the present article have tried to analyze Robert Baer's work as well as introducing it to show that writings like this try to draw a devilish picture of Iran in a delicate and implicit manner (Objective). The results of the present article include the integration of American's picture of Iran with Zionist views, American writers and officials lack of understanding about the nature of the Islamic revolution, America's planning for suppression of Shiite Crescent and its heartland, i.e. Iran (Findings).
Machine summary:
"در پاسخ به سؤالات فوق باید گفت که، با وجود اذعان رابرت بائر به برخی واقعیتهای انکارناپذیر در مورد توسعه و پیشرفت ایران و برخی تحولات منطقهای، اولا وی به ماهیت واقعی اهداف ایران در سیاست خارجی، بهویژه در منطقة غرب آسیا، پی نبردهاست و ثانیا، به اعتقاد نگارندگان، ترسیم وجههای تهاجمی و توسعهطلبانه از سیاستهای منطقهای ایران ضرورتا متقاعد شدن سیاستمداران امریکایی به تعامل با ایران را در پی ندارد؛ جمهوری اسلامی ایران اساسا، به دلیل مبانی دینی و هویتی خود، هیچگاه به دنبال ایجاد امپراتوری، سرنگونی شیخنشینهای خلیج فارس یا تسلط بر منابع نفتی منطقه نبوده و نیست.
به عبارت دیگر، نتیجة چنین برداشتی از سیاستهای ایران ـ بر اساس نظریة رئالیزم تهاجمی، که برخلاف شعارهای لیبرالیستی سیاستمداران آمریکایی راهنمای عمل بسیاری از آنان بودهاست (مرشایمر 1390: 29) ـ میتواند تلاش برای کنترل بیشتر ایران باشد، نه ضرورتامفاهمه و مذاکره با ایران زیرا اگر عملکرد ایران، در سیاست خارجی، تهاجمیدر نظر گرفته شود ـ به این معنا که ایران عامدانه سعی در تهدید امنیت دولتهای دیگر داشته باشد و هدف اصلی خود را ایجاد امپراتوری و افزایش قدرت خود، به بهای کاهش قدرت سایر بازیگران دارای منافع در منطقه، بداند ـ قاعدتا باید با واکنش منفی بازیگران دارای منافع در منطقه، به منظور مهار قدرت ایران، مواجه شود.
از همین منظر، نقد دیگری نیز بر این کتاب وارد است؛ درحالیکه جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف مهم سیاست خارجی خود را اتحاد کشورهای اسلامی میداندو سیاستهای خود را در این حوزه مبتنی بر آموزههای دینی و تأکیدات قانون اساسی طراحی و اجرا میکند، آقای بائر در بخشهای هشتم و نهم کتابش، به شیوهای اغراقآمیز، به بیان چگونگی تسخیر قلوب فلسطینیهای سنی و چگونگی ترویج و گسترش تشیع پرداخته و، با مطرح کردن ایدة امپراتوری شیعه، کوشیدهاست نوعی «شیعههراسی»را تقویت کند."