Abstract:
مسئله جبر و اختیار از قرن اول در بین متفکران اسلامی مطرح، و مورد تأکید قرآن کریم و روایات بوده و در طول تاریخ، دیدگاههای مختلفی در تفسیر آن ارائه شده است. متکلمان اشعری با انگیزة حفظ توحید افعالی، به دیدگاه جبر گرویدند؛ اما از عدل الهی غفلت کرده، و آن را فدای توحید افعالی نمودند. متکلمان معتزلی در کشمکش توحید افعالی و عدل الهی جانب عدل را گرفتند و با طرح دیدگاه تفویض، توحید افعالی را زیر سؤال بردند. مکتب اهلبیت( با طرح دیدگاه «امر بین الامرین»، با حفظ هر دو اصل توحید افعالی و عدل الهی به تبیین اختیار انسان در پرتو فاعلیت الهی پرداخت. این دیدگاه، از نقایص دو دیدگاه قبلی مبراست. ظرافت «امر بین الامرین» باعث شده است تفاسیر متعددی برای تبیین آن از سوی متکلمان، فیلسوفان و عارفان ارائه شود. این نوشتار با روش تحلیل عقلی به بررسی این مسئله پرداخته است و ضمن نقد جبر فلسفی و ارائة پاسخ به مسئلة تسلسل ارادهها، به تبیین تفسیر امر بین الامرین میپردازد.
The issue of determination and free-will has long between the special concern of Muslim thinkers، and it has been stressed by the Glorious Quran and traditions. This idea was first mooted by Muslims in the first century ('AH')، and different views have been provided in this concern over the history. Attempting to preserve the principle of unification of act، Ash'arite theologians have adhered to determination neglecting divine justice and dismissing it but the expense of unification of act. The dispute between Muʻtazilah theologians over unification of act or divine justice ended in their adherence to divine justice، and so they questioned the unification of act when the introduced the idea of absolute delegation of power. Presenting the idea of "intermediate position" and preserving the principles of unification of act and divine justice، Shi’I school of thought has explained man's free-will in the light of divine agency. This view does not have the deficiencies which each of two previous ones has. The subtlety of the idea "intermediate position" has made theologians، philosophers and mystics provide several interpretations for it. Using a rational analysis method، the present paper elaborates on this issue، and shed light on the interpretation of "intermediate position"، by commenting on philosophical determination and providing a solution for the question of succession of wills.
Machine summary:
"(ملاصدرا، 1981، ج 6، ص389) اشکال دوم: اشکال دیگری که صدرالمتألهین بر پاسخ میرداماد بیان میکند این است که اگر اراده را تحلیل کنیم و تفصیل دهیم، اجتماع مثلین، بلکه اجتماع امثال در موضوع واحد رخ میدهد؛ زیرا ارادات مفروضه، در ماهیت، لوازم، عوارض و موضوع، یکیاند و اجتماع چنین اراداتی، محال است (همان، ج6، ص390) اشکال سوم: همة ارادات متعاقبه را میتوان در کنار هم جمع کرد، و چون همة آنها ممکنالوجودند، لابد علتی دارند، و آن علت اگر خودش نیز ارادة دیگری باشد، لازم میآید که آن علت، هم داخل این مجموعه باشد و هم خارج از آنها؛ و این مستلزم اجتماع نقیضین است.
(حلی، 1382، ص7؛ امام خمینی، 1425ق، ص 49) لازم به یادآوری است که گرچه این اشکال بر پاسخ میرداماد وارد است، اما روشن است که این اشکال با رویکرد به مسئلة سوم از مسائل جبر فلسفی مطرح شده است، نه با رویکرد به مسئلة دوم که محل بحث ماست؛ زیرا آنچه مورد بحث ماست، لزوم انتهای ارادههای ممکن به ارادة واجب نیست، بلکه کیفیت صدور اراده بهعنوان فعل ارادی از نفس انسانی است.
(طوسی، 1405ق، ص 477؛ کمپانی، 1429ق، ج1، ص174؛ طباطبائی، 1385، ج 4، ص1165-1166؛ قراملکی، 1384، ص 146 به نقل از مطهری، 1368، ج 6، ص628) در اینجا به نقل برخی از کلمات ایشان میپردازیم: خواجه نصیرالدین طوسی در تبیین دیدگاه خویش مینویسد: علت بر دو قسم است: علت قریب و علت بعید، علت قریب، انسان است که فعل توسط او انجام میشود و وجود، قدرت و ارادة او دخالت دارد در انجام فعل؛ و اما معطی این وجود، قدرت، علم و اراده، خداوند است که او علت بعید است."