Abstract:
از آن جا که امثال، برخاسته از تجربه های حیات قومی اند با مطالعه ی آن ها می توان ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر قوم را بازشناخت. ساختار سیاسی ایران تا دوره ی مشروطیت، با استبداد شناخته می شود که در آن، پادشاه پیوسته در راس قدرت بود و مردم همگی رمه ی او به شمار می رفتند. حاکمیت استبداد، رواج اندیشه ی جبرباوری، فقدان زمینه های عقلانی و فلسفی در جامعه، سرسپردگی و نفی فردیت از جمله عواملی هستند که در طول تاریخ ایران سبب شکل گیری سخنان و امثالی شده اند که بنیان هرگونه تعقل، حرکت اجتماعی و پیشرفت را سست کرده اند.
امثال و حکم به عنوان نمایان ترین تجلی گاه اندیشه و مهمترین دستورالعمل زندگی عامه ی مردم، بخش درخوری از فرهنگ و زبان ایرانیان را تشکیل می دهد و ازین رو برای شناخت و تحلیل فرهنگ ایرانی بسیار کارآمد است. در این مقاله به بررسی چند مورد اساسی از پیش زمینه هایی پرداخته ایم که پذیرش و پرورش استبداد را در میان مردم موجب شده و در امثال و حکم نمود یافته اند. نتیجه آن که استبدادپذیری پیش و بیش از آن که ناشی از اعمال قدرت باشد، دارای زمینه هایی فرهنگی است و قرون متمادی ذهن و زبان مردم را شکل داده است.
Since proverbs are based on the life experiences of ethnics، by studying them the social، cultural and political structure of each ethnic can be reintroduced. The political structure of Iran until constitutionalism is known by despotism، in which the king was on top of the power and people were his slaves. Despotic power، popularity of deterministic ideas lack of intellectuality and philosophy in society، allegiance، and lack of individualism are examples that during the history have formed proverbs and words that has fainted the base of any kind of intellectuality، social movement، and progress. proverbs as a representative of human thought and the most important role model for common people’s life has formed a considerable portion of Iranian’s language and culture. Then it will be very helpful in studying and analyzing Iranian’s culture. The purpose of this article is to analyze several important backgrounds that have made people accept and grow despotism، and have been manifested in proverbs .It is concluded that despotism has cultural backgrounds rather than being the result of authority exercise and during the history has formed people’s language and thought.
Machine summary:
ساختار اجتماعی ایلی و قبیلهای موجب رویکردی غیرفعال و جمعگریز در میان ایرانیان شده که پیامدش تقابل و تضاد نیازها و منافع جمعی دربرابر نیازهای فردی و جزئی است؛ تا آنجا که جامعه نادیده گرفته میشود و فرصتطلبی و چاپلوسی برای سودجوییهای شخصی بهجای مفاهیمی مانند رایزنی، تساهل، ازخودگذشتگی و مصالح همگانی مینشیند و مهمترین پیامدش نامفهوم بودن تقسیم کار اجتماعی در تاریخ ایران است.
هگل بر این باور است که «کوشش انسان برای رهایی خویش در جامعهای که ارادههای جزئی بر آن حاکم باشد، یعنی مردم همه خودپرست و بدخواه یکدیگر باشند، هیچگاه به آزادی راستین نخواهد انجامید» (1387: 11)؛ زیرا «درک حضور دیگری» که از سرچشمههای آزادی است، نادیده گرفته میشود.
ابرمتنها و پیرامتنها در سینمای ایران مجید رحیمی جعفری * دانشجوی دکتری تئاتر، دانشگاه تهران حمیدرضا شعیری دانشیار زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس مصطفی مختاباد امرئی دانشیار ادبیات نمایشی، دانشگاه تربیت مدرس چکیده در ورود مطالعات بینامتنی به هنر، توجه برخی اندیشمندان بینامتنیت در تحلیلهای بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازکارهای مختلف متن جلب شده است.
در رابطة ابرمتنی در ادبیات همواره برگرفتگیهای یک متن ادبی از متن ادبی دیگر مورد نظر بوده است و این سؤال مطرح میشود که آیا در سینما نیز ابرمتنیت تنها به رابطة برگرفتگی یک فیلم از همسنخ رسانهای خود تقلیل مییابد.
در این مورد میتوان تمام فیلمهای سینمای ایران را که بهصورت گسترده اکران شده است، مثال آورد؛ البته گاهی فیلمی در سکوت خبری ساخته میشود و فقط در زمان اکران خود ممکن است با این موضوع روبهرو شود و گاه بهدلیل مستقل بودن به اکران راه نیابد و این نوع پیرامتن را از دست بدهد.