Abstract:
مسئلۀ حدوث و قدم زمانی عالم، پرسش از آن است که آیا عالم از ازل موجود بوده یا آنکه ابتدای زمانی داشته است؟ این مسئله از دیرباز مورد بحث میان عالمان مسلمان و غیر مسلمان بوده است. این تحقیق به بررسی تاریخی این مسئله در تاریخ علم کلام و با تکیه بر نظریات مهمترین متکلمان مکاتب مختلف مسلمان میپردازد. به نظر میرسد، پیشینة بحث از این مسئله به دوران یونان باستان برگشته، در تاریخ علم کلام نیز این مسئلة از همان آغاز پیدایش این علم مطرح بوده است. اگر چه تصور میشود، متکلمان یکصدا بر حدوث زمانی عالم تأکید کردهاند، واکاوی تاریخی این مسئله بیانگر رویکردهای مختلف متکلمان در این خصوص است
Machine summary:
"مقصود از نگارش این نوشتار نه صرف جمعآوری بدون هدف نظریات گذشتگان بوده و نه داوری نسبت به صحت و سقم آن نظریات؛ بلکه این نوشتار بر آن است تا با ارائة سیر تاریخی دیدگاههای متکلمان در مسئلة حدوث و قدم زمانی عالم تطورات موجود در این مسئله را جویا شده، پیش روی حقجویان طریق علم و معرفت قرار دهد.
) با نگاهی به آنچه گذشت روشن میشود که فخررازی به زوایای بیشتری از بحث قدم و حدوث عالم توجه کرده، مبانی و اقسام ازلیت عالم را از دیدگاه باورمندان به آن تفکیک نموده و تلاش وافری بر اثبات حدوث عالم داشته است؛ افزون بر آن، به نظر میرسد دلیل معروف حدوث عالم که مبتنی بر اختیار خداوند متعال است، برای نخستین بار به وسیلة او اقامه شده است.
در این میان ورود خواجه نصیرالدین طوسی ـ که شارح افکار فلسفی ابن سینا و نیز ناقد دیدگاههای فخررازیست ـ به این مسئله در قرن هفتم هجری و درافتادن وی با فلاسفه و متکلمان بهنام آن دوران از جمله شهرستانی و فخر رازی حرارت خاصی به این مسئله داده است، اگر چه وی نیز با ابطال تقریرهای متکلمان در اثبات حدوث زمانی عالم، با ارائة تقریری جدید ـ که خالی از ابهام نیست ـ راه دیگر متکلمان را پیموده است.
پس از آن، تطور خاصی در این مسئله دیده نمیشود تا آنکه در قرن یازدهم هجری ملاعبدالرزاق لاهیجی با تنقیح صحیح بحث به تبیین نظریة حدوث زمانی به تقریر متکلمان خرده گرفته و تلاش در تنقیح محل نزاع دارد؛ در این میان استاد جعفر سبحانی نیز با رویکردی تجربی به این مسئله به تقریر دیگری از مسئلة حدوث زمانی عالم همت گمارده است."