چکیده:
ادبیات صوفیانه نگاهی از لون دیگر به الهیات و دین است که در آن، باورها و پنداشت ها تغییر رنگ و معنا داده است. صوفیان مسلمان چون گیاه نورسته ای بودند که ازدامان اسلام برخاستند ولی با نگاهی دیگر به جهان پیرامون خود نگریستند و عوالم معنایی تازه ای ساختند. بی تردید این گیاه نورسته از آبشخور قرآن و سنت که در روایات پیامبر و بزرگان دین از جمله امامان شیعه مندرج بوده، بهره مند گشته است. سخنان، نامه ها و مناجات علی(ع) و سایر ائمه شیعه مضامین عارفانه ای را بیان کرده که با طبع صوفیان سازگار بوده است و مشایخ صوفی آن را دستمایه ای برای شرح و بسط عقاید خود قرارداده با تاویل سخنان ائمه شیعه مفاهیم تازه ای جستند و نظام عقیدتی و مسلکی خود را بنیاد نهادند. فرضیه این پژوهش بر این مبنا استوار گشته که تحول فکری صوفیان از طریق تاویل و دیگر یافت از متون و منابع شیعه صورت پذیرفته است. این جستار در پی درستی و نادرستی عملکرد صوفیان در این زمینه نیست بلکه در پی ریشه یابی افکار و عقاید صوفیان و نحوه استفاده آنان از احادیث و اصول اعتقادی شیعه برای برساختن عقاید خود است. روش پژوهش براساس دیدگاه معرفت شناختی و هرمنوتیک سنت گرای گادامر و محدوده پژوهش بر مبنای اقوال مشایخ اولیه صوفیان مندرج در متون معتبر صوفیان بنانهاده شده است و از این رهگذر، فرضیه پژوهش آزموده می گردد
خلاصه ماشینی:
سخنان ، نامه ها و مناجات علي (ع )و ساير ائمة شيعه مضامين عارفانه اي را بيان کرده که با طبع صوفيان سازگار بوده است و مشايخ صوفي آن را دستمايه اي براي شرح و بسط عقايد خود قرارداده با تأويل سخنان ائمة شيعه مفاهيم تازه اي جستند و نظام عقيدتي و مسلکي خود را بنياد نهادند.
رواداري دخالت فکر و انديشه و خصوصيات فردي در تفسير متن ، که در ضمن بحث هاي گوناگون در زمينة تأويل آمده است ، مارا در اين عقيده راسخ تر مي کند که عقيدة گادامر با همة تازگي آن در زمينة تأويل (هرمنوتيک )که مفسر و خواننده را در فهم مطلب با توجه به زمينة تاريخي و افق ديد خود آزاد مي خواند، مي تواند در فهم متون عرفاني هم کارآمدواقع شود.
خداوند طبق اين آيه حق امر و نهي را به پيامبر خود داده و پيامبر نيز چنين حقي را به علي (ع ) و ائمه معصوم داده است بنابراين نبايد از امر و نهي آنها سرباز زد و نيز بايد توجه داشت که امام بايد اطاعت امر خدا را نمايد زيرا از قول پيامبر اسلام (ص ) نقل شده است که « لا طاعه لمن لم يطع الله » (ريشهري ، ص ٣٥).
ولي صوفيان با توجه به افق معنايي خود و جهان بيني خاص خود احاديث و رفتار پيامبر و ائمه شيعه را به نفع عقايد صوفيه تأويل کرده اند.