چکیده:
در مقاله حاضر تلاش شده است که با بهره گیری از روش تحلیلی و با استناد به آیات و روایات مربوطه، درباره موضوعاتی چون خاستگاه محبت در انسان، حدود و ثغور انسان دوستی در اسلام و انگیزه های حقیقی و غیر حقیقی انسان دوستی، به برخی نکات اصلی اشاره گردد تا بر اساس آن بتوان الگوی انسان دوستی اسلامی را به مثابه هدفی تربیتی مطرح نمود. در این نوشتار این نتیجه به دست آمد که در مقابل برخی دیدگاه های مادی گرا و سکولار که روابط انسانی را بر مبنای رقابتی ستیزه جویانه و نوع دوستی منفعت طلبانه مطرح می کنند، در الگوی انسان دوستی اسلامی، مبنای روابط انسانی، نوعی محبت با صبغه الهی است که بدون توقع عوض و پاداش به عموم بندگان خدا ارزانی میشود و نهایتا تعالی نوع بشر را به دنبال خواهد داشت. در بخش پایانی نیز بیان شده است که نظام تربیت اسلامی با انعکاس انسان دوستی در اهداف، برنامه ها و روش های تربیتی خود، می تواند زمینه ایجاد روابط سالم، انسانی و مسالمت آمیز را بین افراد جامعه مهیا سازد.
خلاصه ماشینی:
در این راستا، چند پرسش میتواند مطرح شود که تلاش برای پاسخ به آنها، بدنة اصلی این نوشتار را تشکیل داده است: نسبت میان عدل و احسان در رابطه انسانها چیست؟ خاستگاه احسان و رأفت در انسان چگونه تبیین میشود؟ حدود و ثغور احسان و انساندوستی در اسلام تا کجاست و انگیزههای حقیقی و غیر حقیقیِ آن از منظر اسلام کدامند؟ و نهایت این که این مباحث چه دلالتهایی برای تربیت اسلامی در پی خواهد داشت؟ نسبت میان عدل و احسان در روابط انسانی عدل و احسان برای تحقق اهدافی که فلسفه تربیتی اسلام تعیین کرده یعنی بقای نوع بشر و تعالی او لازم و ملزوم یکدیگرند.
)نمودار2: کارکرد احسان در روابط بینفردی حال که لزوم ایجاد رابطه مبتنی بر احسان و رأفت بین انسانها در فلسفه تربیتی اسلام، تا حدی روشن شد، باید دید که آیا خداوند زمینه و قابلیت احسان و رأفت نسبت به دیگران را در وجود انسان قرار داده است؟ به بیان دیگر، اگر خداوند رابطة مبتنی بر عدل و احسان را توصیه کرده، آیا ابزارهای لازم را نیز در وجود انسان پیشبینی نموده است تا او بتواند عدالت و احسان را ساری و جاری سازد؟ اینجاست که لازم است از مباحث هستیشناسانه عبور كنيم و بحث را با نگاهی انسانشناسانه ادامه دهیم.
البته در باب حدود انساندوستی به نکتة دیگري نیز باید اشاره کرد؛ وقتی ميگوييم انسان منظورمان انسان از نظر فیزیولوژیک یا زیستشناسی نیست که اگر چنین باشد فرقی بین انسان و حیوان و گیاه و دیگر موجودات زنده نیست؛ زیرا همة آنها جزء مخلوقات خداوند هستند و در همة ادیان الهی از جمله دین اسلام، بر رفتار توأم با محبت نسبت آنها تأکید شده است.