چکیده:
پس از شهریور ١٩٤١/١٣٢٠، عرصه ی فعالیت برای گروه های مختلـف جامعـه ی ایران ، از جمله نیروهای مذهبی و حزب توده مهیا شـد. از سـوی دیگـر تـرس از قدرت یافتن حزب توده ، محمدرضا شاه را بر آن داشت که به جـای مخالفـت بـا مذهب ، در جهت تقویت قوای مذهبی برآید. این تحولات ، موجب به صحنه آمـدن دوباره روحانیت شد. در کنار فعالیت روحـانیون پایتخـت ، در شهرسـتان هـا نیـز عملکرد آن ها قابل توجه بود. این مسئله در مورد شهر اصـفهان کـه روحـانیون از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند، اهمیت بیشتری می یابـد. مقالـه ی حاضـر بـر آن است به این پرسش پاسخ دهد که روحانیون اصفهان تا چه انـدازه در بـالا بـردن سطح آگاهی مردم تاثیر داشته یا می توانستند داشته باشند؟ بر اساس یافته های پژوهش ، عمده ی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی روحانیون و نیروهای مذهبی اصفهان از ١٩٤٦/١٣٢٥، به برخورد با فساد و فحشاء، تبلیغـات علیه بهائیان ، جلوگیری از انتشار افکـار کـسروی و کمونیـستی در بـین جوانـان ، محدود شده بود. ولی در زمینه ی آموزش و پرورش و ارتقاء سطح آگـاهی مـردم آنچنان که انتظار می رفت ، نتوانستند دستاورد قابل توجهی داشته باشند.
After Sharivar 1320 /1941، field of activity for various groups of Iranian society such as religious forces and the Tudeh Party has been prepared. In other hand، the Mohammad Reza Shah’s fear of strengthening of Tudeh party pushed him to strengthen the religious forces instead of opposing with religious. These changes led to anew appearance of ulama in the scene of society. Beside the activity of the capital city’s ulama، their activities on other cities were also notable. This issue has more importance in the case of Isfahan، because of special status of ulama in this city.The aim of this paper is to answer this question: to which extent the ulama of Isfahan succeeded to raise the level of awareness of the people of the city and also to which extend they could do this job? The result of this study show that most cultural and social activities of ulama and religious forces of Isfahan from 1325 /1946 were dedicated and limited to confronting corruption and prostitution، campaign against Baha'is and preventing the spread of ideas of Kasravi and Communism between youth . But they have not succeeded in the field of education and promoting the awareness of people as in has been expected.
خلاصه ماشینی:
نخستین پرسشی که رویاروی پژوهش حاضر قرار دارد این است کـه روحـانیون اصفهان و نیروهای مذهبی در این دوره ، از چه طریقی به فعالیت های فرهنگی و اجتمـاعی خود پرداختند؟ این فعالیت ها بیشتر حول چه محورهایی شکل گرفـت ؟ و تـا چـه انـدازه توانستند در اجرای آن موفق باشند؟ از سوی دیگر، با فرض آن که آنـان در بـین طبقـات بازاری و توده ی مردم دارای نفوذ زیادی بودند، جستجوی این امر حائز اهمیت اسـت کـه بدانیم روحانیون اصفهان تا چه اندازه در بالا بردن سـطح آگـاهی مـردم تـأثیر داشـته یـا می توانستند داشته باشند؟ و عملکرد آنان در این حوزه ی فرهنگی چه دستاوردهایی را بـه همراه آورد؟ در رابطه با بحث مورد نظر، پژوهش مستقلی جز مقاله ای تحت عنـوان «نهـضت ملـی شدن نفت و علمای اصفهان » به قلم رسول جعفریان صورت نگرفته است که آن هم محدود به شرح زندگانی آیت الله سیدحسن چهارسوقی و فعالیت سیاسی وی می باشد.
٢. «روحانیون و وعاظ در راهنمایی مردم وظیفه مهمی دارند»، نقش جهان ، ش٦١٥، (١٣٢٥/١١/٣)، ص١، ٢؛ محمد زاهدنجفی ، (١٣٨٢)، فطرت بیدار زمان (شرح حال و اندیشه های آیت الله محمدباقر زند کرمـانی )، اصفهان : عطر عترت ، ص١٠١؛ حسینعلی منتظری ، (١٣٧٩)، خاطرات آیت الله حسینعلی منتظری ، ج١، تهران : نگاه امروز، ص٧٧.
٥. رحیم نیکبخت ، (١٣٩٠)، خاطرات و اسناد حجت الاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزیـان ، تهـران : مرکـز اسناد انقلاب اسلامی ، ص٩٣ـ٨٨؛ مصاحبه اصغر منتظرالقائم و مهناز ملکی با حسین واعظی ،١٣ تیـر١٣٩٠؛ جریان و سازمان های مذهبی ـ سیاسی ایران ، ص١٨٤ـ١٨٢؛ اسنادی از خاندان روضاتیان ، ص٣٠٦ـ٣٠٥، ٣٠٠ـ٢٩٩، ٢٥٠، ١٨٠ـ١٧٧، ١٦٦ـ١٦٥، ١٤٢، ٩٥.