چکیده:
تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداخته اند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشم انداز شعر معاصر ایران ، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبار نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیه ای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی می داند. با چراغ و آینه با معرفی جنبه های ادبی شخصیت هایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمه های الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست . با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است . از جمله : اختصار و جاافتادگی مطالب ، لغزش در تعریف مفاهیم نظری|فلسفی ، فقر تاریخیت و تاکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمی گردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه ، بی اعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکل گیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعت گذار) داشت
خلاصه ماشینی:
) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبار نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیه ای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی می داند.
شفیعی کدکنی از شعر غنایی ، حماسی و تعلیمی در دوره مشروطه ــ که در کتاب های انواع ادبی به تفصیل درباره آنها سخن گفته شده است ــ و از تغییرات آن نسبت به گذشته سخن می گوید که در جای خود بسیار سودمند است ، اما از آن نوع ادبی (شعر نمایشی ) که در این دوره رواج یافته است هیچ نمی گوید و این در حالی است که کتاب حاضر به بررسی شعر معاصر می پردازد و منطقی تر آن است که در چنین کتابی اولویت با انواع ادبی پدیدآمده در این زمان باشد، ولی داستان به گونه ای دیگر است .
اما چرا شفیعی کدکنی تا بدین حد به ترجمه بها داده و از آن به عنوان اصلی ترین عامل پیدایش شعر معاصر یاد می کند؟ چگونه می توان پذیرفت که آنچه سبب پیدایش ادبیات معاصر و به ویژه شعر معاصر از مضمون تا بوطیقای آن شده است ، تنها ترجمه شعر اروپایی بوده باشد؟ مقدماتی که سبب شده شفیعی کدکنی به چنین نتیجه ای دست یابد، در کتاب با چراغ و آینه حضور دارد؛ ایشان به خوبی به این مسئله واقف اند که ادبیات دوره مشروطه تفاوتی کاملا بنیادین با ادبیات پیش از خود دارد.