چکیده:
تجزیه و تحلیل عناصر داستانهای قرآنی، این حقیقت را آشکار میسازد که مؤلفه "پیرنگ"، به عنوان ساماندهنده اصلی روایت، در تمام داستانهای قرآنی نیز تقریبا در تمام داستانهای قرآنی وجود دارد. در این جستار تلاش شده تا از طریق مقایسه و تطبیق میان "پیرنگ"های مستقل داستانهای قرآنی، تقسیمبندی ویژهای به دست آید تا راه شناخت مفاهیم ادبی و هنری قرآن را بیش از پیش هموار سازد. از این رو ابتدا به معرفی اجمالی عنصر "پیرنگ" در ادبیات داستانی و سپس به تقسیمبندی شکلی و ظاهری "پیرنگ"، در داستانهای قرآنی پرداختهایم. در این نوع تقسیمبندی، "پیرنگ"های قرآن به انواعی چون بسیط و مرکب، منظم و نامنظم و گسسته و پیوسته تفکیک میشوند. پس از آن، داستانها را با توجه به اجزای درونساختاری "پیرنگ"، باهم مقایسه و وجود یا عدم هریک از اجزا را در آنها بررسی نمودهایم. سرانجام سخن کوشیدهایم تا معلوم شود عدم حضور اجزای ناکارآمد، باعث شده تا بافت درونی "پیرنگ" انسجام بیشتری بیابد؛ امری که علاوه بر جذب مخاطب، در حکمتآموزی آن نیز مؤثر بودهاست.
خلاصه ماشینی:
"اصولا "پیرنگ"ها در داستانهای قرآن، چگونه نسبت به یکدیگر ارزیابی میشوند و چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند؟ شک نیست که اسلوب داستانپردازی قرآن و عناصر وابسته به آن، تا کنون از جهات مختلف مورد تحلیل و توجه قرار گرفتهاند؛ از آن جمله کتابهایی چون "فی ظلال القرآن " اثر "سید قطب" و "القصة القرآنیة" اثر "وهبة الزحیلی" و مقالاتی چون "تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم" اثر "خلیل پروینی" و "فیروز حریرچی" و نیز "جلوههای هنری داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن" اثر "نعیمه پراندوجی" و "ناهید نصیحت"، قابل توجه هستند.
ما را از سوی خودت، رحمتی عطا کن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز» (کهف / 10) و سپس با ذکر چند "بحران" دیگر، بدون اینکه "نقطه اوج" و "بزنگاه" داستان مورد توجه قرار گیرد، به یکباره "گرهگشایی" داستانی را مشاهده مینماییم؛ یعنی مردم از حال آنان آگاه میشوند و عبرت میگیرند: «این چنین، مردم را متوجه حال آنها کردیم تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حق است و در پایان جهان و قیام قیامت، شکی نیست» (کهف / 21).
4. در "پیرنگ"های قرآن، از عناصر زائد و غیر کارکردی ساختار داستان خبری نیست، بلکه این "پیرنگ"ها با توجه به محور داستان که عمدتا حوادث و گاهی نیز شخصیتها و صحنهها هستند، شکل گرفته، اجزایی درآن ذکر شده که ذهن مخاطب را به چالش و حرکت وامیدارند تا او با کنار هم قرار دادن اجزای یادشده، خود بتواند کلیت داستان را دریابد."