چکیده:
شرکتها باید در محیطی با ناامنی و خطرهای محیطی فزاینده کار کنند؛ محیطی که در آن مرزهای سازمانی سیال شده و دیدگاه غالب این است که بازاریابی سنتی دیگر پاسخگوی نظم جدید نیست. بازاریابی کارآفرینانه پارادایمی جدید و میانرشتهای در بازاریابی است که میتواند کاستیهای بازاریابی سنتی را رفع کند. در این پژوهش، در پی بررسی اثر ابعاد این پارادایم بر عملکرد شناسة تجاری مؤسسات کوچک و متوسط آموزشی هستیم. این پژوهش از نظر طرح تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، کاربردی است. دادهها از طریق توزیع پرسشنامه میان کارمندان و مشتریان 70 مؤسسة آموزشی کوچک و متوسط شهر شیراز جمعآوری شده است. روش نمونهگیری پژوهش روش آسان است. مدل مفهومی شامل هشت متغیر بوده و هفت فرضیه طراحی شده است. برای آزمون مدل از نرمافزار SMART-PLS استفاده شده است. در این پژوهش، بعد فرصتگرایی بر عملکرد شناسة تجاری اثر معنادار نداشته است. علاوه بر این، مشخص شد که بعد مشتریگرایی بیشترین اثر معنادار و بعد ریسکپذیری نیز کمترین اثر معنادار را بر عملکرد شناسة تجاری داشته است. با توجه به تأییدنشدن اثر فرصتگرایی بر عملکرد شناسة تجاری، توصیه میشود در مطالعات آتی این بعد بیشتر بررسی شود.
Firms must work in an environment with increasing risk and uncertainty، where organizational and economic boundaries are meant to be broken and the dominant idea is that traditional marketing no longer meets the needs of the new discipline. Instead، entrepreneurial marketing is a new and inter-disciplinary paradigm which can eliminate the shortcomings of the traditional marketing. The present study seeks to investigate the effects of different dimensions of this paradigm on brand performance of small and medium-sized educational institutions. This is an applied research conducted within the framework of a descriptive survey. The data was collected through distribution of questionnaires among the staff and customers of 70 small and medium-sized educational institutions in Shiraz، Iran. Sampling method is convenience. The conceptual model includes eight variables and seven hypotheses. SMART-PLS was used to test the model. Results show that six hypotheses were confirmed and one of them was rejected. In the present research، opportunity orientation dimension doesn’t have any significant effect on brand performance. Moreover، customer orientation and risk taking dimensions were proved to have the most and the least significant effects on brand performance، respectively. Given that opportunity orientation dimension has no significant effect on brand performance، it’s recommended that future studies further investigate this aspect.
خلاصه ماشینی:
تعداد مراکز آموزشی، که میتوان آن ها را جزء مؤسسات کوچک و متوسط به شمار آورد، افزایش قابل ملاحظه ای یافته است و مدیران این مؤسسات کوچک و متوسط به ضرورت چالش هایی مانند: ظهور فناوریهای آموزشی نوین ، تقاضاهای جدید بازار مانند تقاضای شرکتی از جانب ادارات و سازمان ها برای آموزش کارمندان ، نزدیک شدن شاخص های کیفی مراکز به یکدیگر و اهمیت یافتن عملکرد و نقش شناسۀ تجاری بر اهمیت گرایش مؤسسات به سوی چشم اندازهای نوین بازاریابی و پارادایم نوین بازاریابی کارآفرینانه اذعان داشتند.
Lim هدف اصلی از انجام این تحقیق تبیین مفهوم بازاریابی کارآفرینانه و ابعاد آن و نیز آثار این ابعاد بر عملکرد شناسۀ تجاری مراکز آموزشی کوچک و متوسط است .
از میان تعاریف مختلف ، تعریفی که موریس و همکاران (٢٠٠٢) مطرح کرده اند در مطالعات و پژوهش های صورت گرفته پرتکرارتر بوده و تعریف او نیز مبتنی بر ابعاد هفت گانۀ بازاریابی کارآفرینانه است .
آن ها همچنین در مطالعۀ خود دریافته اند که بعد ارزش آفرینی مهم ترین بعد بازاریابی کارآفرینانه از نظر مدیران و مالکان بنگاه های کوچک و متوسط برای رسیدن به تمامی ابعاد موفقیت است (١٣;٢٠٠٢,.
بحث و نتیجه گیری در این پژوهش ، به بررسی اثر ابعاد بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد شناسۀ تجاری مؤسسه های آموزشی کوچک و متوسط پرداخته شده است .
"Academic roots: past and present of entrepreneurial marketing", Journal of Small Business and entrepreneurship, 24.
(2000) "putting entrepreneurship into marketing: The process of entrepreneurial marketing", Journal of Research in Marketing & Entrepreneurship, Vol. 2, No. 1, pp.