چکیده:
فضای جغرافیایی نتیجه ترکیب عناصر کالبدی و محتوایی است که در قالب سازه های انسانی آشکار می شود. نمود بیرونی و کارکرد عناصر کالبدی فضا و اندیشه ، با ذهنیت و آرمان ساکنان فضا، نسبت سرراستی داشته است . جستار فضای برگزیده در پیوند با تخصیص و چینش عناصر کالبدی فضا است به گونه ای که ساکنان فضا میکوشند این عناصر را در پیوند با امور قدسی و ماورایی قرار دهند تا نیازهای مادی و معنویشان تامین شود. ساخت و پرداخت چنین فضایی از دیرباز در جهت دهی به کنش و منش انسان جهت داده است . فضای برگزیده در اسطوره ها و اندیشه ایران باستان نمودی تمثیلی دارد که در آن خونیرس جایی که ایرانویج در کانون آن قرار دارد مرکز هفت اقلیم است . مرکزیت عالم و آفریدگی اهورامزدا، دو ویژگی ایرانویج است . این فضا تصویر کوچکی از کیهان به شمار میرود که صفت ملکوتی و جاودانگی دارد. داده های مورد نیاز تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای گردآوری شده است و روش پژوهش و روش شناسی متن نیز به ترتیب تاریخی و روایتی-نقلی هستند. نتیجه پژوهش نشان میدهد که بخش عمده ای از شیوه اندیشه وری این دوره برگرفته از باور به اصل اشه یا ارته به عنوان نظم کیهانی است . شناسه های یاد شده درباره ارته شهر ایرانی گویای منطق توحید، دست کم در بعد عملی است . در اندیشه و اسطوره ایران باستان ، والایی و ارزش مندی، قلمرو و فضای برگزیده تا زمانی ماندگار است که در پیوند با امور ماورایی و آسمانی است .
خلاصه ماشینی:
در اسطوره های جغرافیای ایران باستان ، فضای برگزیده متأثر موقعیت جغرافیایی (مطللق و نسبی) در قالب ارته شهر(اشه شهر) در پیوند با امور قدسی و ماورایی مطرح بوده است .
نوشتار حاضر بر این فرض استوار است که باورها و اندیشه های برخاسته از جهان قدسی و ماورائی همراه با در کانون آفرینش بودن سرزمین ایرانویج در شکل گیری فضا و قلمرو برگزیده در قالب مفهوم ارته شهر اسطوره های ایرانی نقش بنیادی داشته است .
چنانچه توضیح فضا و قلمرو که پیش از این یاد شد، بنیاد جستار برگزیدگی فضا و قلمرو قرار گیرد، فضا و قلمرو برگزیده گواه بر وجود یا پردازش سرزمین ها و سازه هایی است که بر بنیاد آموزه های دینی معنوی و ماورایی و نیازهای ساکنان ، فضا و قلمرو شکل گرفته اند و زمینه زیست پایدار همراه با آسایش و آرامش شده اند.
در جستار فضای برگزیده اساطیر ایران دو گونه فضا مطرح است :١) قلمرو برگزیده که در اسطوره ایرانی از آن به خونیرس یاد میشود که ایرانویج کانون آن است ٢) فضای آرمانی که از آن به آرمان شهر یاد میشود و کنگ دژ، ور جمشید و سیاوش گرد نمادهای آن به شمار میروند.
بنا بر این ، در اندیشه و اسطوره ایران باستان ، قلمرو و فضای برگزیده پیوستگاه خدا، سرزمین (قلمرو) و شهر (فضا) است .
در اسطوره و باورهای ایرانیان باستان جای نام های برخاسته از جستار فضای برگزیده در چهارچوب قلمروها (خونیرس و ایرانویج ) و مکان ها(کاخ ها و نیایشگاه ها) آن هم بیشتر در مناظق کوهستانی و بلندیها نمود یافته است که پیوستگاه سه عنصر خدا، سرزمین (قلمرو) و شهر(فضا) به شمار میروند.