چکیده:
نام داستان، کلیدی است که نویسنده به صورت خودآگاه در اختیار خواننده قرار میدهد تا با استفاده از آن، خود بتواند به زوایای پنهان جهان ذهنی نویسنده و نیز دنیای پر رمز و راز متن راه یابد. با توجه به عنوان، مخاطب میتواند به توانایی، باریکاندیشی و هنرمندی نویسنده در انتقال مفاهیم متن به صورت فشرده و نیز دیدگاه او دربارة عناصر و مفاهیم داستان پی ببرد. از آنجا که رویکرد هرمنوتیکی در تحلیل چرایی نامگزینی داستان، از جامعیتی نسبی برخوردار است، در این پژوهش از طریق خوانش هرمنوتیکی به تبیین و تحلیل تطبیقی عنوان داستان پرداخته شده است و مهمترین مؤلفههایی که بر گزینش عنوان داستان در مجموعة سه قطره خون اثر صادق هدایت و مجموعة ربیع فی الرماد اثر زکریا تامر مؤثر بوده، مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. به طور کلی میتوان گفت که دو نویسنده زبانی شاعرانه دارند و جایگاه عنوان و ارتباط آن با متن در دو مجموعه تا جایی است که گاه بدون فهم آن نمیتوان به معنای متن پی برد. نام داستان ، کلیدی است که نویسنده به صورت خودآگاه در اختیار خواننده قرار میدهـد تـا بـا اسـتفاده از آن ، خود بتواند به زوایای پنهان جهان ذهنی نویسنده و نیز دنیای پر رمز و راز متن راه یابد. با توجه به عنوان ، مخاطب میتواند به توانایی، باریک اندیشی و هنرمندی نویسنده در انتقال مفاهیم متن به صورت فشرده و نیـز دیـدگاه او دربارة عناصر و مفاهیم داستان پی ببرد. از آن جا که رویکرد هرمنوتیکی در تحلیل چرایی نام گزینی داستان ، از جامعیتی نسبی برخوردار است ، در این پژوهش از طریق خوانش هرمنوتیکی به تبیین و تحلیـل تطبیقـی عنـوان داستان پرداخته شده است و مهم ترین مؤلفه هایی که بر گزینش عنوان داستان در مجموعۀ سـه قطـره خـون اثـر صادق هدایت و مجموعۀ ربی·ع فی الرم·اد اثر زکریا تامر مؤثر بوده ، مورد بحث و بررسی قرارگرفته است . بـه طـور کلی میتوان گفت که دو نویسنده زبانی شاعرانه دارند و جایگاه عنوان و ارتباط آن بـا مـتن در دو مجموعـه تـا جایی است که گاه بدون فهم آن نمیتوان به معنای متن پی برد. اس-م القص-ة ه-و المفت-اح ال-ذی یعطی-ة المول-ف للق-ارئ ب-وعی لیک-ون وس-یلة ل-ه لاس-تخدام الجوان-ب الخفی-ة م-ن الع-الم العقل-ی والع-الم الغامض م-ن ال-نص ولیک-ون الق-اری ق-ادرا عل-ی ح-ل ألغ-از ال-نص . وفق-ا للعن-وان ، یمک-ن المخاط-ب أن یلم-س م-ا للمول-ف م-ن الموهب-ة والحص-افة وفنانی-ة المول-ف فی نق-ل مف-اهیم ال-نص مض-غوطا وکش-ف وجه-ة نظره ح-ول عناص-ر القص-ة ومفاهیمه-ا. ال-نهج التفس-یری یس-تند عل-ی تفس-یر آراء الکات-ب ح-ول العوام-ل النص-یة المختلف-ة وخ-ارج ال-نص ویبح-ث ع-ن ت-أثیر ه-ذه الآراء عل-ی اختی-ار العن-وان للقصة وشمولیته (شمولیة هذا النهج ) فی تجلیل دلالة العنوان . من ثم یوضح هذا البحث دور الکاتب فی اختی-ار العن-وان م-ن خ-لال ق--راءة تفس-یریة ف-ی عن-اوین القص-ص وی--درس أیض-- ه--ی المکن--ات الرئیس-یة ال--تی ت--وثر عل--ی اختی--ار العن-وان ف-ی اتجم-وعتبن : ث--لاث قطرات من الدم لصادق هدایت و ربیع فی الرماد لزکریا تامر.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین هدف این جستار، اثبات رابطۀ تأثیر و تأثری بـین دو نویسنده نیست ؛ بلکه نگارندگان میکوشند با رویکرد هرمنوتیکی و البته با توجه به نشانه های موجود در داستان های دو مجموعۀ سه قطره خون و ربی·ع فیالرم·اد، به تحلیل و تبیین عنـوان داسـتان ، بـه مثابـۀ پـل ارتباطی میان مؤلف ، متن و مخاطب ، بپردازند و در ادامه ، چگونگی ارتباط عنوان را با مـتن ، مؤلـف و از دیگر سو پیوند آن را با مخاطب دریابند.
هدایت به منظور به چالش کشیدن و انتقاد از رفتـار افـراد بـه ظـاهر مسـلمان ، بـه پـاره ای از عقایـد و آداب و رسوم خرافی آنان سخت میتـازد؛ امـا عنـوان را بـه گونـه ای انتخـاب مـیکنـد کـه احساسـات مخاطب علیه او تحریک نشود و مخاطب ، پس از خواندن متن و با استفاده از دلایـل نویسـنده بـه نتیجـۀ مورد نظر برسد و آن را بپذیرد یا رد کند؛ مانند داستان «محلل » و «طلب آمرزش » کـه درونمایـۀ داسـتان انتقاد از باورهای خرافی است و نویسنده با استدلال های خود، ذهن مخاطـب را بـرای دیگرگونـه دیـدن آماده میکند و او را به تردید وامیدارد تا همواره در کلمات بـه دنبـال سرشـت متنـاقض وجـود انسـان باشد؛ چراکه آفرینندة واژه ها اوست و از پذیرفتن معنـای تثبیـت شـدة آن هـا بپرهیـزد و خـود بـه تفسـیر بپردازد.
از آن جا کـه احساسـات مخاطـب در رویکـرد تـأویلی نقش دارند و ممکن است کسی که به نویسنده علاقه مند است ، تمـامی نمادهـا را در ایـن راسـتا بـه کـار گیرد و مخاطب مخالف نیز برای اثبات پیش فرض های خود تلاش میکند و به حقـایق موجـود در مـتن توجهی نمیکند، نه تنها به معنای جدیدی دست نمییابد؛ بلکه ممکن است گاه یافتـه هـای آنـان گمـراه کننده نیز باشند؛ بنابراین دقت و ظرافتی که در عناوین داستان های هدایت و تامر دیده میشود، میتواند نشان دهندة پیش بینی نویسنده از وجود چنین مخاطبانی باشد."