خلاصه ماشینی:
"با این حال ایشان تسلسل در علل وجودی را محال می دانند؛ زیرا رابطه علی و معلولی میان اجزای سلسله برقرار است و نیز مجتمع الوجود است؛ اما میرداماد نظری شاذ درباره شروط امتناع تسلسل دارد که با نظر عمومی فلاسفه اسلامی متفاوت است.
شرط دوم میرداماد با شرط دوم فلاسفه این تفاوت را دارد که حتما باید ترتب در جهتی باشد که سلسله بی پایان است؛ یعنی اگر معلول اخیر موجود باشد و علت ها بی پایان باشند، ازآنجاکه ترتب در جهت علت ها و لایتناهی بودن اجزا در جهت علت هاست، این شرط برقرار است: آیا شنیده ای که حزب حقیقت از آل عقل (فلاسفه) در امتناع تسلسل در مقدار و عدد به سوی بی نهایت بالفعل، اجتماع در نحوه وجود و ترتب در جهت بی نهایت را شرط نموده اند.
حاجی سبزواری در توضیح عدم وجود معلول در مرتبه علت و وجود علت در مرتبه معلول به بسط سخن میرداماد می پردازد و در تغییر موضعی واضح، وصف اجتماع را نفی می کند و از اظهارنظر نهایی می پرهیزد: پس معلول شأنی ندارد مگر آنکه علت همان شأن را دارد و اما علت شأنی دارد که معلول آن شأن را دارا نیست و پنهان نیست که این مطلب آنچه را ذکر شده ثابت نمی نماید، مگر نفی وصف اجتماع را در سلسله تنازلی و نه نفی ترتب را؛ مگر آنکه مراد ایشان مجموع هر دو وصف همراه هم باشد(صدرالمتألهین،بی تا،ج2،ص169).
آیت الله مصباح در نتیجه گیری خویش سخن میرداماد را ناقض نظریه خود او درباره تحقق حوادث غیرمتناهی در دهر می داند: و هرچه که باشد با این کلام جایز بودن تحقق سلسله غیرمتناهی از معلول ها در خارج اثبات نمی گردد؛ زیرا وجود هر معلولی مستدعی وجود همه اجزای علت تامه اش است."